به تازگی ویدئویی در شبکه های اجتماعی از مراسم یک اعدام در ملا عام منتشر شدهاست که واکنشهای زیادی را بدنبال داشت. اظهار نظر درباره مجازات اعدام٬ اعدام در ملا عام و نحوه پخش عکسها و ویدئوهای این مراسمها محور این بحثها بود و موافقان و مخالفانی داشت. تاثیر این موارد بر گسترش خشونت در جامعه نیز مورد توجه بود. در برنامه امروز درمورد این فیلم صحبت میکنیم. محمدرضاعباسیان کاربر بالاترین٬ که اولین بار این ویدئو را در شبکههای اجتماعی پخش کرد؛ در برنامه حضور دارد و به پرسشهای شما پاسخ میدهد.
مهشید ندیری: اول که این ویدئو را دیدی چه احساسی داشتی و چرا آن را به اشتراک گذاشتی تا دیگران هم ببینند؟
محمدرضا عباسیان: یک اعدام در ایران اتفاق افتادهاست. محکوم به اعدام تقاضا داشته که مادرش را برای آخرین بار ببیند. اما اجازه اینکار را پیدا نمی کند و مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. من پس از اینکه این فیلم را دیدم چند ساعت به انتشار این ویدئو و عواقب آن فکر کردم و نهایتاً برای انتقال عمق این فاجعه به مردم و آشکار کردن اوج جنایت و نقض حقوق یک محکوم به اعدام٬ آن را در صفحه فیسبوکم منتشر کردم.
ندیری: توصیه شده بود که تنها افراد بالای ۱۸ سال این فیلم را ببینند. انتشار آن نیز احساسات مختلفی در بین مخاطبین برانگیخت؛ آیا خود شما فکر میکردی این فیلم چنین بازتابی داشته باشد؟
عباسیان: من در تیتر ویدئو٬ بالای ۱۸ سال نوشتم اما کاش بالای ۲۱ سال مینوشتم و توضیح بیشتری در مورد آن میدادم. این ویدئو در دو ساعت نخست بیش از دویست بار به اشتراک گذاشته شد و در نظرات بیشتر با محکوم به اعدام همدردی و دلسوزی و از تماشاگران صحنه اعدام انتقاد شده بود اما گسترش این ویدئو از انتظار من خیلی بیشتر بود.
ندیری: تاریخ اعدام را شما ۶ اسفند٬ اما برخی سایتهای خبری ۷ اسفند اعلام کرده بودند. آیا تاریخ دقیق این اعدام را میدانید؟
عباسیان: من بر اساس اظهار نظر فردی که ویدئو را دراختیار من گذاشت و اخبار منتشر شده این تاریخ را اعلام کردم. اما متاسفانه برخی از کسانی که از صفحه من فیلم را به اشتراک گذاشتند تاریخ آن را تغییر دادند که به نظر من تاریخ درستی نیست و ایجاد سوء تفاهم کرد. من به رفتار این افراد و تغییر تاریخ آن خیلی انتقاد دارم.
ندیری: در صفحه فیس بوکت نوشتهای که نسخه کاملتری از این ویدئو بدستت رسیدهاست لطفاً در این مورد توضیح بیشتری بدهید و چرا آن را منتشر نمیکنید؟
عباسیان: ویدئوی اصلی چهارده دقیقه است ابتدا فرد محکوم به اعدام می گوید این نمایش مسخره را جمع کنید. من باید آزاد شوم. بعد که بالای سکو میبرندش به تماشاگران می گوید که برای چه به تماشای اعدام آمدهاید؟ مگر دیدن دارد؟ به خانه هایتان بروید. این بخش فیلم نزدیک سه دقیقه و سی ثانیه است. اگر واکنشها و گسترش ویدئوی اول کم بود شاید من این را منتشر می کردم ولی این پوشش خبری زیاد و احساس همدردی و دردناک بودن این ویدئو باعث شد که من درباره انتشار نسخه کامل آن تردید داشته باشم.
ندیری: انگیزه شما از انتشار این ویدئو چه بود و چرا موافق انتشار نسخه کامل آن نیستی ؟
عباسیان: من مخالف حکم اعدام در کشورم هستم انگیزه من از انتشار این فیلم نمایش نحوه برخورد با یک محکوم به اعدام بود که حتی آخرین خواسته او که دیدن مادرش است را نمیپذیرند. مادرش جیغ می زند که او را نکشید. خود متهم بسیار عصبی است. دو سه نفر را می زند و دستبندش را پاره می کند و نشان می دهد که حکمش را قبول ندارد. همه می دانیم که احکام قضائی در ایران عادلانه نیست. اما حتی در مورد او مأمورین از حکم قاضی هم فراتر میروند. میخواستم به مردم نشان دهم که علاوه بر حکم اعدام او را کتک هم زدهاند و محکوم به اعدام با وضع دردناکی از این دنیا میرود. فکر میکردم انتشار این ویدئو شاید سبب شود که مردم دیگر تماشای اعدام نروند.
ندیری: برخی معتقدند دیدن این ویدئو تفاوتی با تماشای اعدام ندارد؛ نظر شما در این مورد چیست؟
عباسیان: من موافق این استدلال نیستم چون میشود نمایش فیلم را متوقف کرد و یا بخشهایی از آن را دید و یا حتی می شود متن آن را خواند و با آن احساس همدردی کرد. اما اینگونه جنایتها و نقض حقوق بشر باید از طریق رسانه ها منتشر شود و جوامع بین الملی در جریان آن قرار گیرند.
سؤال: آیا شما حق انتشار این ویدئو را داشتید و آیا به تبعات انتشار آن و ناراحتی مخاطبین فکر کردهاید؟
عباسیان: من در تیتر ویدئو عذرخواهی کردم و آن را طوری تنظیم کردم که مخاطب متوجه محتوای آن بشود. اما وقتی جنایتی رخ می دهد موضوع این نیست که آیا من حق افشای آن را دارم یا خیر؟ باید توجه داشته باشید که هدف از انتشار این ویدئو تبلیغ خودم نبود. بلکه حقوق یک محکوم به اعدام نقص شده و او قبل از اعدام کتک خورده است و باید این ویدئو منتشر میشد و جوامع بین المللی در جریان آن قرار میگرفتند و همینطور مردم هم باید آن را ببینند و از رفتن به مراسم اعدام خود داری کنند.
ندیری: برای جمع بندی بحث لطفاً در مورد انگیزه انتشار این ویدئو و تردید برای انتشار نسخه اصلی آن بیشتر توضیح دهید؟
عباسیان: چون واکنشها به این ویدئو خیلی زیاد و بیش از انتظار بود و برخی از بینندگان این ویدئو گفتند که حالشان بد شده و چند روز عصبی افسرده بودهاند؛ من تصمیم گرفتم که تصمیم گیری در مورد انتشار آن را به کارشناسها٬ رفتار شناسها و جامعه شناسها بسپارم. به همین دلیل آن را در اختیار رسانه بالاوزیون می گذارم تا در مورد آن تصمیم گیری شود. هدف این است که سازمانهای بین المللی در جریان این اقدامات قرار گیرند و به آن رسیدگی کنند. من دیگر دوست ندارم مردم از لحاظ روحی آزرده شوند.
ندیری: با توجه به واکنشهای ایجاد شده به نظر میرسد که احساس میکنی انتشار این ویدئو مسيولیت سنگینی است و دیگران هم باید در آن سهمی داشته باشند و نظر دهند و خودت به تنهایی مسئولیت آن را بعهده نگیری؟
عباسیان: بله درست است من دیگر نمی خواهم بار مسئولیت به این بزرگی را تنهایی به دوش بکشم . به همین دلیل فایل را در اختیار بالاویزیون میگذارم؛ تا پس از بررسی نظر کارشناسان در مورد انتشار آن تصمیم گیری شود.
ندیری: آیا تصمیم داری این فایل را به سازمانهای حقوق بشری و بویژه گزارشگر ویژه ایران آقای احمد شهید بفرستی؟
عباسیان: بله من تصمیم دارم اینکار را انجام دهم و البته به کمک دوستانی که در این زمینه تخصص و تجربه دارند نیاز دارم تا متن مناسبی برای توضیح و ارسال آن آماده شود.
ندیری: بالاویزیون این آمادگی را دارد تا پس از دریافت ویدئوی کامل این اعدام٬ آن را در اختیار آقای احمد شهید قرار دهد.
عباسیان: من در این مورد موافقم. فقط باید در اطلاع رسانی امانتداری حفظ شود. تغییر تاریخ این اعدام سوء تفاهم زیادی ایجاد کرد و حتی سایت تابناک هم هفتم اسفند را تاریخ اعدام اعلام کرد. در حالی که این تاریخ درست نیست. دستپاچگی دولت در این مورد نشان می دهد که نکاتی وجود دارد که از افشای آن وحشت زده هستند و کارشناسان باید بیشتر در این مورد بررسی و تحقیق کنند.
ندیری: سایت تابناک خبر داده بود که این ویدئو مربوط به اعدامهای هفتم اسفند و مجرمینی است که به جرم سرقت٬ کیف قاپی و تجاوز به عنف اعدام شدهاند. اما سایتهای دیگر خبری آن را به اعدامها تابستان ۹۲ مربوط دانستهاند. در این ویدئو مردم لباس گرم نپوشیدهاند اما تاریخ و هویت فرد اعلام شده همچنان مبهم است.