English
از بالاترین
رادیوها
شرکت کنندگان
مجموعه‌ها

این برنامه گفت‌وگویی است میان یک مردد و دو مصمم. مردد تابع هیچ حزب یا مرام سیاسی خاصی نیست. او استدلال‌های موافقین و مخالفین شرکت در انتخابات را پی‌گرفته است و بسیاری از آنها را منطقی می‌داند با این وجود هنوز در مورد شرکت کردن در انتخابات تصمیمی نگرفته است. دو مصمم در این گفت‌وگو شرکت دارند. آقای علی هنری، نویسنده و فعال سیاسی، موافق شرکت در انتخابات و رای دادن به نماینده جریان اصلاح‌طلبی است و آقای علی علی‌زاده مدرس فلسفه و فعال سیاسی با شرکت در انتخابات مخالف هستند

عمده دلایل در سه مبحث اصلی بررسی خواهد شد:
۱- با فرض قطعی بودن تقلب در انتخابات سال ۸۸، آیا تضمینی وجود دارد که این بار آرا شمرده شود؟
۲- احتمال شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی و حرکت‌های دموکراسی‌خواهانه در صورت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات
۳- آیا بر سر کار آمدن مجدد جریان اصلاح‌طلب می‌تواند باعث بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شود؟

نظرات

اگر می‌خواهید با نام مستعار نظر بدهید، پس از نوشتن نظر، نام مستعار خود را در بخش name وارد کنید، سپس گزینه I'd rather post as guest را انتخاب کنید. در این حالت هر آدرس ایمیل دلخواه (مانند a@b.com) را می‌توانید وارد کنید.

متن برنامه

در برنامه‌ امروزر آقای علی هنری٬ موافق شرکت در انتخابات قرار است من را برای شرکت در انتخابات قانع کنند و آقای علی علیزاده مخالف شرکت در انتخابات قرار است من را قانع کنند که در انتخابات شرکت نکنم. بحث پیرامون ۴ موضوع اصلی جریان خواهد داشت و استدلالهای حاضرین در گفتگو را خواهیم شنید و در پایان هم به پرسشهای شنوندگان پاسخ خواهیم گفت.

سؤال اول: در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تقلب شد و با توجه به احتمال بالای تقلب مجدد چرا باید در انتخابات شرکت کرد؟ مخالفین معتقدند شرکت در چنین انتخاباتی هیچ دستاوردی نخواهد داشت چون نتیجه از قبل مشخص شده‌است و فقط به مشروعیت بخشیدن به آن منجر خواهد شد و موافقین شرکت در انتخابات معتقدند بالاخره احتمال کوچکی وجود داره که این بار تقلب نشود و به این دلیل نباید این شانس برای تغییر شرایط را نادیده گرفت نظر شما چیست؟

هنری: حکومت تمایل به تقلب و مهندسی انتخابات دارد اما اگر موج اجتماعی پدید بیاید تقلب سخت یا غیرممکن خواهد شد اگر تقلب به راحتی امکان پذیر بود دلیلی برای رد صلاحیت رفسنجانی وجود نداشت. روشن است که هزینه تقلب در انتخابات بسیار بالاست و اگر پشتیبانی عمومی از کاندیدایی صورت بگیرد تقلب غیرممکن خواهد شد؛ آیا ما می توانیم این موج اجتماعی را پدید بیاریم؟ بله نیروهای میانی یعنی فعالان سیاسی میانی و همینطور جریانهای قوی دموکراسی خواه و اصلاح طلب این پتانسیل را دارند. جامعه در حالت اضطرار قرار دارد و تجربه جنبش سبز٬ تقلب٬ کودتا و دروغ بزرگ ۸۸ را دارد و به این دلیل پتانسیل مشارکت جامعه در انتخابات بسیار بالاست. از طرفی دعوت از خاتمی و همینطور حضور هاشمی نیروهای میانی سیاست را که خبر رسانی٬ بسیج و اعتراض سیاسی را سامان می‌دهند فعال کرده‌است. آنها دوباره جرات کرده‌اند که پا به عرصه بگذارند از طرف دیگر ما جریان بسیار قوی اصلاح طلبی را داریم که هنرش حضور در انتخابات هست این جریان اصلاحات دوم خردادی یا اصلاح طلبان انتخابات محور٬ توانایی بازی در زمین حکومت و کنشهای روتین سیاسی را دارند. ما نباید این جریان را تضعیف کنیم بلکه با استفاده از این پتانسیل می توانیم موج اجتماعی ایجاد کنیم و تقلب را پرهزینه و غیرممکن کنیم.

علیزاده: من تجویزی صحبت نمی‌کنم بلکه شرایط موجود را توضیح می‌دهم. بیست و چهار ساعت به پایان زمان تبلیغات انتخابات باقی است و آقای علی هنری و بقیه دوستان می‌خواهند موج ایجاد کنند. بنظرم این نادیده گرفتن واقعیت فضای سیاسی موجود است. در انتخابات سال ۷۶ و ۸۸ کاندیداها تونستند یک فضای دو قطبی ایجاد کنند؛ تفاوتهایی بین آنها و رقبایشان وجود داشت و مردم این تفاوتها را به تضاد تفسیر کردند و به خیابان آمدند. خیابانهای تهران و حتی شهرستانها مثل کارناوال بود. تهران٬ اصفهان و شهرستانهای کوچک پر از خبرنگار خارجی بود. فضا باز بود. در خیابان٬ تاکسی و دانشگاهها بحث انتخابات در جریان بود و این فضا موج را ایجاد کرد. آدمها باید بتوانند روزهای بسیاری مباحثه کنند تا همدیگر را قانع کنند. مهندسی انتخابات در امسال به این شکل رخ داد که اولاً انتخابات را به سه هفته محدود کردند . در این سه هفته هم آقایان اصلاح طلب یا اصلاح جو٬ با ورود آقای هاشمی امید زیادی ایجاد کردند و موج زودهنگامی که ایجاد شد با رد صلاحیت هاشمی از بین رفت و پتانسیل اجتماعی کاهش یافت و امید مردم از بین رفت. امید چیزی نیست که هر ۲۴ ساعت یک بار با دستور از بالا و آمرانه در جامعه شکل بگیرد. سوالهایی که شما مطرح کردید در ذهن مردم عادی هست. سال ۸۸ آقای موسوی سازمان رای چهارصد هزارنفری داشت. چهارصد هزار جوان قبراق٬ زن و مرد در خیابانهای شهرستانهای مختلف و تهران حضور داشتند و می توانستند مردم را قانع کنند. الان آن سازمان رای کجاست؟ از سوی دیگر هفت نفری که در انتخابات باقی مانده‌اند همه به بیت رهبری خیلی نزدیک هستند. مناظره ها را نگاه کنید؛ هر کس بخواهد انتخابات آینده را به مسائل سیاسی یا به پروژه دموکراسی خواهی در ایران گره بزند به نظرم به پروژه دموکراسی خواهی ضربه زده است.

اصلاح طلبان به موج اجتماعی نیاز دارند و معتقدند که اگر رأیشان از یک درصدی بالاتر برود تقلب غیر ممکن می‌شود هرچند که در انتخابات سال ۸۸ چنین نشد اما نحوه چیدن این انتخابات طوری است که ایجاد این موج امکان پذیر نیست بدنه اصلی اجتماع خیلی مردد است. این انتخابات همانطور که آقای هنری هم گفتند بیشتر برنامه اصلاح طلبان دوم خردادی است که فکر می کنند با چانه زنی از بالا و نگاه به حاکمیت می توان برای مردم امتیاز گرفت. آقای خاتمی در انتخابات مجلس پیشین در دماوند رای داد تا امکان کاندیداتوری در انتخابات را برای خودش ایجاد کند؛ اما نتوانست. آقای رفسنجانی که سنگین وزنترین فرد موجود در بین منتقدین سیاستهای فعلی است و قرار بود معتدل هم باشد به راحتی حذف شد و هیچ پیامدی هم برای حکومت نداشت. مشخص نیست که وزن سیاسی این گروه اصلاح طلب داخلی چیست و اگر وارد حاکمیت شود با چه کارتی می خواهد چانه زنی کند و برنامه‌هایش را پیش ببرد .

مجری: من از پاسخهای شما قانع نشدم به نظرم بهتر است بحث در مورد تقلب در انتخابات ادامه دهیم.

هنری: هیچکدام از ما در وزارت کشور نبودیم که بتوانیم مکانیسم تقلب را توضیح دهیم . ولی اینکه گفتید حذف هاشمی برای جلوگیری از ایجاد موج اجتماعی بود به نظرم درست نیست. زیرا هاشمی در نماز جمعه سال ۸۸ هم گفت که باید به تظاهرات خیابانی پایان داد و مناظره تلوزیونی بگذاریم. در بیانیه کاندیداتوریش نیز گفت که هیچ کارناوالی نخواهد داشت. به نظرم آنها از حضور مردم می‌ترسند و این حضور کار را برای آنان مشکل می کند. اعتراضات سال ۸۸ به آنها نشان داد که تقلب هزینه بسیار سنگینی خواهد داشت و اکنون توانایی تحمل این هزینه را ندارند. به همین دلیل به دنبال مهندسی انتخابات هستند. حضور خاتمی یا هاشمی مهندسی انتخابات را غیر ممکن می‌کرد اما همچنان ما می توانیم مهندسی انتخابات را به هم بزنیم. اگر شما بر این باورید که اصلا آراء را نمی شمارند؛ پس چرا با شرکت در انتخابات اعتراض نکنیم. در صورت عدم مشارکت در انتخابات دیده نمی‌شویم اما با حضور در انتخابات حداقل خود را به رخ می کشیم و حتی اگر رای ما شمرده نشود خود را به جامعه و حکومت نشان می دهیم.

علیزاده: آقای هنری موضوع خطرناکی را مطرح می‌کند و نشان می‌دهد که این انتخابات در استمرار و یا ادامه جنبش سبز نیست بلکه می‌خواهد معنی جنبش سبز را از بین ببرد. اگر ما به احتمال بسیار زیاد روز شنبه در این انتخابات پیروز نشویم دستاوردهای آن چهار سال را هم از دست خواهیم داد. این حرف آقای هنری که مگر تقلب چقدر می تواند باشد؛ دقیقاً حرفی است که خامنه ای روز ۲۹خرداد ۸۸ مطرح کرد. حکومت به دنبال ایجاد یک فضای کاملاً استثنایی است. یک ماه پیش حذف آقای رفسنجانی٬ نفر دوم ۳۴ سال جمهوری اسلامی خیلی راحت و بدون هیچ بحرانی انجام شد. پریروز شایعه رد صلاحیت مجدد حسن روحانی مطرح شد. در صورت رد صلاحیت وی هم اتفاقی رخ نخواهد داد زیرا دیدم که دوستان اصلاح‌طلب می‌گویند اگر روحانی رد صلاحیت شود بلافاصله ما باید از عارف حمایت کنیم. وقتی حاکمیت می‌داند که دوستان اصلاح طلب به انتخابات چسبیده‌اند و هیچ راهی جز انتخابات را برای دستیابی به دموکراسی تصور نمی‌کنند چرا با آنها بازی نکند؟ همانطوری که آقای هنری عزیز هم گفتند که اصلاح‌طلبان به انتخابات برای چانه زنی از بالا معتقدند. اگر بفرض محال آقای روحانی رای بیاورد و رد صلاحیت شود اصلاح طلبان چه خواهند کرد؟ در اینصورت اصلاح‌طلبان کاری نمی‌توانند انجام دهند زیرا اعتقادی به جنبش اجتماعی و اعتراض خیابانی نداشته‌اند. چرا آقای روحانی و عارف برخلاف کروبی و موسوی یک کلمه از صیلانت آرا سخن نمی گویند؟ زیرا اینها توقع دارند که مردم بیایند و وظیفه شان را انجام دهند اما تصور می‌کنند آنها هیچ وظیفه‌ای برای حفظ حق مردم ندارند و نباید برای آن بجنگند زیرا آقای خامنه ای و بیت رهبری و سپاه گفته خط قرمز شما گفتن کلمه‌ای در مورد تقلب در انتخابات است.

مجری : من هنوز مرددم اما استدلالهای آقای علیزاده را بیشتر می پسندم. وقت برای ایجاد موج و جلوگیری از تقلب نیست و کاندیداها نیزهیچ ضمانت و یا حتی شعاری در مورد صیانت از آراء نداده‌اند که من بدانم رأی من ارزش دارد و شمرده خواهد شد.

هنری: من نگفتم تقلب یک حدی دارد بلکه گفتم از یک حدی به بالا هزینه بر هست و این نکته مهمی است و برای گامهای ما به سمت دموکراسی مهم است نباید این هزینه را نادیده بگیریم. آقای علیزاده! پیشنهاد جایگزین شما برای جلوگیری از مرگ جنبش سبز چیست؟ من باور دارم هر گونه مشارکت سیاسی و اجتماعی تقویت جنبش سبز است و به تقویت نیروهای ما می‌انجامد و زمینه را برای فعالیتهای بعدی مهیا خواهد کرد. آقای علیزاده مردم را نادیده می‌گیرند و همینطور جریان اصلاح طلبی جامعه محور و نیروهای سکولار دموکراسی خواهی که می توانند از این طریق خود را به بدنه جامعه وصل کنند را نیز نادیده می گیرند. با حمایت از روحانی ما وارد این پروسه بازیگری می شویم در غیر اینصورت ما به عنوان اصلاح طلب جامعه محور امکان ادامه حضور و بازیگری نخواهیم داشت. خاتمی و هاشمی نمی‌توانند صحبت از تقلب در انتخابات کنند . بازی آنها و اصلاح طلبان دوم خردادی در درون حکومت است. امکان بازی در زمین جنبش دست اصلاح طلبان جامعه محور است که مرتب هم تعداد آنها زیادتر می‌شود.

مجری :آقای هنری متاسفانه من باز هم قانع نشدم به چه دلیلی می‌گوئید تقلب اگر زیاد باشد هزینه دارد اگر آراء را نشمارند کمی یا زیادی آراء چه تفاوتی دارد؟

هنری:چرا هاشمی را رد صلاحیت کردند؟

مجری: نمی دانم

هنری: مردم سر صندوقها حضور دارند و ناظرین را نمی توان نادیده گرفت. نمی توانیم بگوییم همه ناظران مزدور حکومتی هستند. اینها مردم هستند و مردم تا حدودی مکانیزمهای کنترل تقلب را دارند و اگر هم زمانی حکومت بخواهد همه آنها را کنار بگذارد هزینه بسیار زیادی باید بپردازد و به نفع جریان دموکراسی خواهی است

مجری:شما به عنوان یک اصل می‌گویید که وقتی تقلب زیاد باشد هزینه اش زیاد است اما دلیلی برای آن نمی‌گوئید. آقای علیزاده نظر شما در این مورد چیست؟

علیزاده: باز هم می گویم حرف آقای هنری خطرناک است. من آقای هنری می‌شناسم او دلبستگی عمیق٬ واقعی و صادقانه‌ای به جنبش سبز دارد. آقای هنری! برای دو روز آینده و بخاطر پیروزی در این انتخابات این حرف را نزنید. زیرا کلیت جنبش سبز زیر سوال می‌رود. این استدلال طرفداران آقای خامنه ای است که چهارصد هزار نفر ناظر صندوقها بوده‌اند پس تقلب رخ نداده‌است. متاسفانه زمزمه‌هایی در یکی دو ماه گذشته شنیده‌ می‌شود و جزوه‌هایی از دوستان اصلاح طلب دوم خردادی منتشر شده‌است که برای اقناع بدنه اجتماعی خود به شرکت در انتخابات٬ تقلب در انتخابات سال ۸۸ را زیر سؤال می‌برند. شما می‌گوئید اصلاح طلبها و نیروهای سکولار را من قبول ندارم. خیر این نیروها بدون ایجاد موج اجتماعی حداکثر ۱۰ میلیون رأی دارند. اما اصلاح طلبان فکر می‌کنند همه کسانی که دوم خرداد به آقای خاتمی رای دادند به آنها چک سفید داده‌اند. به نظر من طبقه متوسط شهری که تحول خواه است و ایدئولوژی اصلاح طلبان را شکوفا کرده‌است هسته اصلی دموکراسی انتخابات محور است و معتقدند گذار دموکراتیک تنها از صندوق رأی می‌گذرد. آنها در انتخابات نیز شرکت خواهند کرد. ولی دستیابی به رأی بالای پنجاه درصد و ایجاد موج اجتماعی کار دشواری است. سال ۸۸ مردم از جان مایه گذاشتند و امید اینقدر زیاد بود که وقتی تقلب شد انگار دنیا را از آنها گرفتند و آن اعتراض شکل گرفت. اما وقتی یک هفته امید به آقای هاشمی ایجاد شد و این امید را با رد صلاحیت او گرفتند؛ همه مایوس شدند اما به خیابان نریختند. عصبانی نشدند که جایی را آتش بزنند. امید به انتخابات پیش رو هم در همین سطح است و اگر تقلبی رخ دهد اعتراضی شکل نخواهد گرفت.

مجری: در سوال اول من کمی به عدم شرکت متمایل شدم. چون در سال ۸۸ که مشارکت بالا بود مانع تقلب نشد.

سوال دوم: موافقان شرکت در انتخابات اعتقاد دارند که شرکت در انتخابات جامعه را سیاسی می کند و سیاسی شدن جامعه به احیاء جنبشهای اجتماعی نظیر جنبش سبز منجر می شود در حالیکه مخالفان شرکت در انتخابات معتقدند عدم شرکت در انتخابات انفعال نیست بلکه نافرمانی مدنی است. آقای علیزاده آیا عدم شرکت در انتخابات ضربه به جنبشهای اجتماعی نیست؟ آیا شرکت در انتخابات به یک موج و حرکت اجتماعی جدید منجر خواهد شد؟ آیا عدم شرکت در انتخابات نافرمانی مدنی است؟ آیا عدم شرکت به ناراحتی آقای خامنه ای و کاهش مشروعیت نظام منجر خواهد شد؟

علیزاده: من معتقد به تحریم نیستیم بلکه هنوز به انتخابت به عنوان یک تاکتیک نگاه می کنم . متاسفانه در ۲۴ ساعت آینده امکان عمل جمعی نیست. شرکت مؤثر در انتخابات باید از چندین ماه قبل شروع می‌شد و سازماندهی جدی صورت می‌گرفت و بین نیروهای دموکراسی خواه و اصلاح طلب و جنبش سبز هماهنگی ایجاد می‌شد. اما در چند ماه گذشته متاسفانه اصلاح طلبان انتخابات محور ابتدا دنبال آقای خاتمی دویدند. بعد دنبال آقای رفسنجانی دویدند بعد هم حضور همزمان عارف و روحانی امکان انسجام را از بین برد. بنظر من گروههای مخالف شرکت در انتخابات تا حد زیادی اعتبار خود را برای آینده حفظ می‌کنند. ولی شرکت یا عدم شرکت در انتخابات یک امر خیلی خیلی شخصی شده‌است. در مورد مشروعیت نظام دوستانی که در ۴ سال گذشته بجای سازماندهی و بیان ریشه مادی و واقعی قدرت اقتدار گرایان و حمله به آن٬ مشغول مبارزه با مشروعیت سیستم و مشروعیت زدایی حاکمیت بودند؛ اکنون برای دفاع از شرکت در انتخابات می‌گویند عدم شرکت در انتخابات سبب مشروعیت زدایی از سیستم نخواهد شد. بنظرم این رفتار متناقض است. مگر ممکن است برای سیستم شرکت ۸۵ درصدی و ۶۰ درصدی تفاوت نکند؟ دوستان اصلاح طلب مرتب تکرار می‌کنند که ۷۰ درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند. منبع این پیش بینی مشخص نیست و بیشتر شبیه اعداد و ارقام فارس نیوز است. جدای از جدال بر سر مشروعیت بخشی انتخابات به حکومت من معتقدم امید به انتخابات شنبه تبدیل به یأس خواهد شد و نه تنها امکان جنبش٬ بلکه امکان کنش سیاسی آینده را نیز از بین می برد. اینگونه سیاست ورزی٬ سیاست را به ۴ سال یکبار کاهش می دهد در حالیکه الان افرادی نظیر نسرین ستوده و مجید توکلی هر روز کار سیاسی با هزینه بالا انجام می‌دهند. پس با این استدلال آنها هم باید از زندان بیرون بیایند و هر چهار سال یکبار یک عملی انجام بدهند.

مجری: آقای هنری شما اعتقاد دارید در هر شرایطی بیش از هفتاد درصد مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد؟

هنری: من اصلاً چنین ادعایی نکردم

**مجری: ** آیا فکر می کنید مشارکت در انتخابات بالا خواهد بود؟

**هنری: ** بله من فکر می کنم پتانسیل مشارکت در انتخابات بسیار بالاست. اگر من در ایران زندگی می‌کردم؛ در وضعیتی که تهدید جنگ وجود دارد؛ شرایط اقتصادی اینگونه است؛ آزادیهای فردی و اجتماعی به شدت نقض می‌شود؛ نمی توانستم نسبت به انتخابات بی تفاوت باشم. از منظر علم جامعه شناسی این نارضایتی‌ها نیاز به پاسخ سیاسی دارد و جنبش سبز هم باید به این موضوع توجه داشته باشد به نظر من انتخابات پاسخی به این نارضایتی‌هاست.

مجری: آیا شرکت یا عدم شرکت در انتخابات و میزان رأی در مشروعیت نظام تأثیر دارد؟

هنری: مسأله من نظام نیست؛ بلکه مهار اقتدارگرایی است. اگر بپذیریم رأی دادن ما مشروعیت نظام را بالا می‌برد به این معناست که پذیرفتیم رای ما کاملا شمرده می‌شود و در اینصورت نارضایتی بی‌معناست. در حالیکه چنین نیست و حاکمیت تا حد زیادی رسواست. جامعه ما نیز بالغ است و میزان مشروعیت حکومت و حتی میزان شرکت در انتخابات را می‌داند جدای از اینکه حکومت چقدر اعلام کند .

مجری: اگر با امید ایجاد یک جنبش اجتماعی رأی دهیم آیا پس از انتخابات این امید تبدیل به یاس نمی‌شود و خواستهای ما ابتر نخواهد ماند؟

هنری: امید بذر هویت ماست من از موضع اصلاح طلب دوم خردادی٬ آنارشیست یا یک آدم عادی حرف نمی‌زنم؛ از موضع جنبش سبز صحبت می کنم. جنبش سبزی که چهار سال فعالیت کرده٬ ۸ ماه در خیابان بوده و بعد از آن هم کنشهای جمعی خود را به شکلهای مختلف ادامه داده است. بنظر من این جنبش باید هویت خود را تقویت کند و پیوندهای خود را بیشتر و بیشتر و شبکه های اجتماعی خود را گسترده تر کند. این جنبش نیاز به یک برد دارد و یک گفتمان جدید دارد. بهمین دلیل این حضور انتخاباتی را موثر می دانم و معتقدم باید خیلی پیش از این وارد عرصه انتخابات می‌شدیم و ای کاش ما در دعوت از خاتمی با تابلوی جنبش سبز مشارکت می‌کردیم. آیا آقای علیزاده قبول دارند که کاندیداتوری خاتمی در راستای تحقق خواستهای جنبش سبز و خنثی کردن مهندسی انتخابات بود؟ ما می‌توانستیم از موضع جنبش سبز آقای خاتمی را کاندیدا کنیم در اینصورت ما تبدیل به بازیگر فعال می شدیم و می توانستیم وقتی آقای هاشمی رد صلاحیت شد نیز نقش ایفا کنیم و جنبش اجتماعی را تقویت کنیم. اکنون هم اگر با گفتمان جنبش سبز در صحنه بمانیم می توانیم این جنبش را ادامه داده و تقویت کنیم و قدرت آن را بار دیگر به رخ بکشیم.

علیزاده: آقای هنری گفتند جامعه ما بالغ است. اما در این هفته بلوغ جامعه نادیده گرفته شده‌است و مثل بچه‌ها با او حرف می‌زنند. پیامبران اصلاح طلبی که می‌گفتند تنها راه دموکراسی صندوق رای است؛ یکبار شکست می‌خوریم و بار دیگر پیروزمی‌شویم؛ دوباره برگشته‌اند. آقای زیباکلام می‌گوید هیچ راهی در این کشور برای اصلاح شرایط جز صندوق رای وجود ندارد. این جریان همه تلاش ما و بویژه کسانی که در این ۴ سال زندگیشان را گذاشتند؛ نادیده می‌گیرند و فقط این صندوق رای که از بیت رهبری آمده‌است را راه حل دموکراسی خواهی می‌دانند. خاتمی پای جنبش سبز نایستاد و پشت آقای موسوی را همان اوایل خالی کرد و مرز بندی‌ها را مشخص کرد. اگر شخصیتی که به جنبش وفادار بود برای کاندیداتوری مطرح بود ما از او حمایت می‌کردیم. علاوه بر این نباید شرایط جنبش سبز را نیز نادیده بگیریم. ما نتوانسته‌ایم در سال گذشته هیچ تظاهراتی داشته باشیم. ۸۰۰ روز از حصر رهبران جنبش سبز گذشته٬ حتی مراسمی برای آنها برگزار نشده‌است. در این شرایط وقتی رفسنجانی را حذف می کنند کاندیدای جنبش سبز مسلماً خیلی زودتر حذف می‌شد. ما باید یک وزنی داشته باشیم که بتوانیم از او حمایت کنیم. ۲۵ خرداد سه میلیون نفر در خیابان بودند و الان همین دوستان اصلاح طلب آن را زیر سؤال می‌برند آقای هنری می‌گویند امید بذر هویت ماست من هم موافقم و دقیقاً به همین دلیل امید واقعی را نباید با امید کاذب و دروغین جایگزین کرد. امیدی که کنش سیاسی مردم را منحصر به رأی دان می‌کند و معتقد است از طریق صندوق رأی می‌شود قوه مجریه و بعد قوه مقننه را بگیریم و بعد هم به دموکراسی دست یابیم؛ امید کاذب است و یکبار تجربه شده‌ و شکست خورده است. دلیل این شکست این بود که اصلاح‌طلبی دوم خردادی به سیاست واقعی وصل نبود و مردم سازماندهی نشدند تا فشاری از پایین ایجاد کنند و فقط به چانه زنی از بالا اکتفا شد در نتیجه از رفسنجانی به خاتمی رسیدیم و از درون ۸ سال اصلاحات دولت خاتمی احمدی نژاد متولد شد. وزن ما اکنون از منظر کانونهای قدرت و نه جامعه بدتر از سال ۷۶ است. سال ۷۶ نیروهای امنیتی سپاه اینهمه در درون نظام سیطره نداشتند. صندوق رای که به تنهایی مهم نیست مهم قدرت مردم است تا از صندوق دفاع کند. روز ۲۶ خرداد خامنه‌ای گفت خط قرمز من ابطال انتخابات است و در مقابل موسوی در چشمان خامنه ای خیره شد و گفت خط قرمز من حق مردم است و شکل ظاهری انتخابات مهم نیست. اکنون هم در این انتخابات تنها چیزی که وجود ندارد حق مردم است. محتوای سیاسی انتخابات حذف شده‌است در مناظره ها همه وعده‌های اقتصادی می‌دهند و مردم مستاصل هم حق دارند که به یک امید واهی تن دهند. ولی بهبود شرایط اقتصادی مردم به لغو تحریمها بستگی دارد که تصمیم گیری در مورد آن در دست بیت رهبری است. باید دست سپاه از اقتصاد کشور کوتاه شود که باز هم به اراده رهبری بستگی دارد. آقای روحانی برای پیروزی باید انتخابات را سیاسی می کرد و حرفهای سیاسی می زد؛ ولی چنین نکرد. بزرگترین اشتباهش همین بود وقتی مردم شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد سر می‌دهند؛ ماموران ستاد روحانی آنها را ساکت و مردم را مهار می کنند. حاکمیت وضعیتی درست کرده است که نه بتوانند موجی ایجاد کنند و نه اگر رأی آوردند بتوانند از آن صیانت کنند و در عین حال در انتخابات هم حضور داشته باشند و نهایتاً شنبه کیهان تیتر بزرگ بزند: نه بزرگ مردم به اصلاح طلبان

هنری: آقای علیزاده با من صحبت نمی کنند و استدلال من را نقد نمی کنند بلکه اصلاح طلبان دیگر را نقد می کنند که من هم به آنها نقد دارم ایشان می‌گویند احمدی‌نژاد از دل دولت و انتخابات سال ۸۴ بیرون آمد اما توضیح نمی دهند که عدم مشارکت و تحریم و عدم تمایل جامعه به حضور در انتخابات سال ۸۴ سبب روی کار آمدن احمدی‌نژاد شد. همچنین می پذیرند انتخابات وقتی موثر است که جامعه حضور داشته باشد اما نمی گویند چرا الان تمایل ندارند که جامعه حضور داشته باشد؟ من و آقای علیزاده کاملا هم عقیده‌ایم که جامعه باید حضور داشته باشه و اگر جامعه سیاسی شود انتخاب درست را انجام می‌دهد. اما در مورد اینکه ایشان می‌گویند فرصت کافی وجود ندارد؛ باید توجه کرد که گامهای زیادی برداشته شده‌است. در نظامهای غیر دموکراتیک آستانه انگیزه در کل جامعه در بسیاری موارد پائين است و بسرعت می توانیم یک موج ایجاد کنیم.

مجری : ازنظر عقلانی هیچ کدام از دلایل من را قانع نکرد، اما با نظر آقای علیزاده که جنبش اجتماعی باید با برنامه ریزی با انتخابات روبرو می‌شد موافقم و این امر کمی من را به سمت عدم شرکت در انتخابات سوق می‌دهد .

علیزاده: آقای هنری درست می گویند ایشان عضو جنبش سبز هستند وبا اصول خود در انتخابات شرکت می‌کنند. من با کسانی که می خواهند در انتخابات رای بدهند هیچ مشکلی ندارم. بلکه معتقدم رهبری اصلاح طلبان که طلبکارانه از مردم توقع دارند در انتخابات شرکت کنند و نه دلیلی مطرح می‌کنند و نه چارچوبی ایجاد کرده‌اند که مشخص باشد در قبال مشارکت مردم در انتخابات٬ آنها چه خواهند کرد. آیا از رای مردم پاسداری خواهند کرد؟ من با این رویه مشکل دارم و از آقای هنری عذرخواهی می کنم . در مورد جنبش سبز نظر من و ایشان متفاوت است. آقای هنری معتقدند به راحتی و غیر مشروط باید از خاتمی حمایت می‌کردیم اما موضوع برای من به این آسانی نیست. شما در مورد آستانه انگیزه حرف زدید و گفتید موج اجتماعی ایجاد خواهد شد. اگر چنین شود و نه فقط تهران بلکه سراسر ایران یه موج اجتماعی بلند شود و انتخابات را به رفراندوم تبدیل کند من خیلی خوشحال می‌شوم و تمام حرفهایم را عوض می کنم و پشت این موج اجتماعی می ایستم و حتی سمبولیک رای هم می دهم . اما کاندیداها به نظر من دروغ می گویند شعارهایی مانند بهبود وضع اقتصادی و تنش زدایی با جهان٬ امید دروغین ایجاد می‌کند. اینکه می‌گویند تنها راه رسیدن به دموکراسی همین صندوق رای است به منزله سرکوب انواع دیگر مبارزه است. انواع مبارزه مدنی که این چهار سال و قبل از آن بوده‌است. ایجاد وحشت از آقای جلیلی و هیولا ساختن از او شیوه صادقانه‌ای نیست. این روش تنها سبب می‌شود که اگر روحانی پیروز نشود؛ مجدداً‌ فضای یأس و نا امیدی گسترده شود. این روش٬ جنبش سازی را در سه چهار سال آینده و حتی در ده سال آینده سرکوب می‌کند. من فکر می کنم زیان وارد شدن در این کمپین با شرایط موجود خیلی بیشتر از سودش خواهد بود .

هنری: برخی از این شعارهای اقتصادی و سیاسی برای کسب رأی است. اما در جریان دعوت از خاتمی حتی تاج زاده که اصلاح طلب جامعه محور است نیز از درون زندان با ادبیات خودش از او حمایت کرد و کاملاً‌ مشخص است که او هم به دنبال ایجاد یک موج اجتماعی‌است. جنبش سبز هم می‌تواند با همین هدف در انتخابات شرکت کند من برخی از نقدهای آقای علیزاده را قبول دارم اما چه جایگزینی در حال حاضر وجود دارد؟ مهم این است که ما چقدر به سمت دموکراسی‌خواهی و مطالبات جنبش سبز پیش می‌رویم و نه اینکه چه کسی بر کرسی ریاست جمهوری می‌نشیند یا مثلاً ۳۰ هزار اصلاح طلب وارد دستگاههای دولتی می شوند یا خیر؟ ما باید با پشتیبانی از جامعه و در حضور جامعه تغییرات را صورت دهیم. من با این ادبیات مشارکت در انتخابات را تشویق می کنم .

مجری: بسیاری از ما با کلیت نظام اسلامی و بطور خاص با اصل ولایت فقیه مخالفیم و اصلاً نمی خواهیم حکومت اسلامی در کشور ایران باشد. اما من و امثال من و طبقه متوسط شهری اگر کمی با انصاف باشند می‌پذیرند که در زمان خاتمی بطور کلی زندگی بهتری از زمان احمدی نژاد داشتند. روزنامه‌ها ی بیشتری منتشر می‌شد و وضع اقتصادی بهتر بود پس بهتر است که مجدداً به آنها رأی دهیم تا وضعیت کشور بهتر شود اما عده ای می گویند آن شرایط مثلاً تعداد زیاد روزنامه و شرایط اقتصادی بهتر به علت حضور خاتمی و اصلاح طلبان نبود بلکه علل دیگری داشت و اکنون رئیس جمهو قدرت سیاسی لازم برای بهبود شرایط کشور را ندارد نظر شما چیست آیا فکر می کنید روحانی می تواند این خواسته‌ها را برآورده کند ؟

هنری: بله ما به آن سمت گام بر می داریم. ویژگی عمده دوران اصلاحات٬ حضور نیروهای میانه رو و اعتدال گرایان در جامعه و دولت و شنیدن شدن صدای آنها بود. بسیار مهم است که شما بتونید حرف منطقی و مستدل بزنید و صدای شما شنیده شود. بسیاری از نیروهای سیاسی که اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ فعالیت می کردند و سکولارهایی که دانش و گفتمان سیاسی تولید می‌کردند و مفاهیم سیاسی را وارد ادبیات سیاسی کشور می کردند؛ آن زمان امکان بروز و ظهور داشتند. اگر روحانی رأی بیاورد؛ قانونگرایی دوباره احیاء می‌شود و من یقین دارم که ایشان به سمت اعتدال پیش خواهند رفت. و نیروهایی مثل ما فرصت تازه‌ای پیدا خواهیم کرد. اگر جنش اصلاحات با تکیه بر کرسی های قدرت و ساختارهای حقوقی نتوانست پیش برود. اینبار تکیه ما تنها بر ساختارهای حقوقی نیست. بلکه حتی بسیاری از اصلاح طلبان به نیروی جامعه باور پیدا کرده‌اند و قدرت حقیقی را در جامعه می جویند. این بار ما کنترل اجتماعی هم خواهیم داشت و جامعه در صحنه خواهد ماند آقای موسوی که ترس مشارکت اجتماعی را از بین برد و خواست انبوهی از مردم را بدون اینکه جامعه به سمت براندازی و خشونت پیش برود محقق کرد.

مجری: آقای علیزاده نظر شما چیست آیا با انتخاب روحانی زندگی طبقه متوسط بهتر می شود؟

علیزاده: هریک از کاندیداهایی که از فیلتر شورای نگهبان گذشته‌اند و مطالباتی را درمناظره‌ها مطرح می‌کنند نشانگر بخشی از خواستهای جامعه‌ است که حاکمیت در پی کنترل آنهاست. جلیلی که خیلی هم از او هیولا ساختند طرفدارانی دارد و اگر انتخاب شود اوضاع عده‌ای هم از نظر مادی و هم از نظر عقیدتی و هم از نظر احساس مقبولیت اجتماعی بهتر خواهد شد.

مجری: به این ترتیب آیا زندگی طبقه متوسط شهری که مخالف حکومت اسلامی است با انتخاب روحانی بهتر خواهد شد؟

علیزاده: بستگی به خواسته‌های طبقه متوسط دارد. اگر نگران مطالبات سیاسی طبقه متوسط نباشیم قالیباف هم می‌تواند بخشی از آن خواسته‌ها را برآورده کند. اما این تحلیل آقای هنری که اگر آقای روحانی به ریاست جمهوری برسد نهادهای مدنی بازگشایی می‌شود و عقلانیت بر می‌گردد و مانند اینها٬ بنظر تخیلی می‌آید. بنظرم ما در رویای سال ۷۶ مانده‌ایم سال ۷۶ انتخاب خاتمی به ریاست جمهوری نبود که باعث بهبود وضعیت شد؛ بلکه جنبشی که خود به راه افتاد و اصلاح طلبان هم زحمتی برای آن نکشیدند شرایط را تغییر داد. ۲۰ میلیون نفر به آقای خاتمی رای دادند و آقای رفسنجانی هم از آراء صیانت کرد و نگذاشت تقلب شود و به این دلیل باید از ایشان تشکر کرد. آقای خامنه ای و جنتی و بقیه شوک شدند . اقتدارگرایان و محافظه کاران عقب نشینی کردند. لحن آقای خامنه ای ملایم شد. این اتفاقات ما حصل جنبش دوم خرداد بود و نتیجه ریاست جمهوری آقای خاتمی نبود.اکنون نیز اعتدال گرایان بیشتر به دنبال تصاحب قوه مجریه هستند و از معماری قدرت ایران غافل شده‌اند. روحانی از رفسنجانی اعتدال گراتر نیست. در دوره آقای رفسنجانی سفرای کشورهای اروپایی را بیرون کردند و تنشهای زیادی بوجود آمد. در ایران رئیس جمهور تنها در صورتی که همسو با رهبری باشد امکان تأثیرگذاری خواهد داشت. من نمی‌گویم بین آقای روحانی و بقیه فرق نیست حتما بین ایشان فرق هست و او نماینده خواستهای مترقی تری در جامعه ایران است. ولی وقتی آقای روحانی رئیس جمهور شود قدرت از قوه مجریه به جاهای دیگری داده می‌شود و وضع نهادهای مدنی و شرایط سیاسی و فرهنگی خیلی بهتر نمی‌شود. نیاز امروز ما تعقل در سیاست خارجی و مذاکره با غرب است. اما غرب به صورت خوب نیاز ندارد و خیلی تهاجمی برخورد می‌کند و به نظر می‌رسد به دنبال برخورد با ایران است و اینکه احمدی نژاد یا روحانی در مسند قدرت باشد چندان تأثیری در برنامه آنها نخواهد داشت. غرب به دنبال توقف برنامه هسته ای ایران است و تصمیم‌گیری در این مورد با کل نظام است. رئیس جمهور به تنهائي نقش چندانی در این زمینه ندارد.

مجری: به نظر شما این تصویر که اگر روحانی ریس جمهور شود همه خوشحال می‌شوند و کمی روسری‌ها عقب می‌رود و وضعیت انتشار کتاب٬ موسیقی و سینما بهتر می‌شود و روزنامه ها آزادتر می‌شوند تخیلی و ساده‌انگارانه است؟

علیزاده: روسریها که بیشتر زمان احمدی نژاد عقب رفت. در ۸ سال گذشته جامعه حرکت خود را مستقل از حکومت انجام داده است و ما امروز خیلی جامعه آزادتری نسبت به سال ۸۴ و دروران خاتمی داریم.

هنری: تلاش برای آزادیهای فردی به صورت مستقل و توسط افراد در این مدت ادامه یافته است اما قبول کنید که چاپ کتاب و روزنامه و تولید کالاهای فرهنگی وهنری تقریباً ‌به صفر رسیده‌است. مشکل اساسی احمدی نژاد گسترش ابتذال است. من با ادبیات حکومت صحبت نمی کنم. منظورم این است که کمیت کالاهای فرهنگی افزایش یافته‌است اما کیفیت کاملاً از بین رفته‌است.

مجری: آقای هنری ریس جمهور چقدرقدرت سیاسی و اجتماعی دارد. آیا می‌تواند کار خاصی برای رفع تحریمها انجام دهد یا سیاستهای فرهنگی کشور را تغییر دهد؟ علاوه بر این آیا تغییررئیس جمهور ایران بر سیاستهای غرب تأثیری دارد؟

هنری: انتخاب رئیس جمهور تنها به معنای نشستن فردی در این جایگاه نیست بلکه انتخابات یک پروسه است و نشان می‌دهد یک نیروی اجتماعی هژمونی پیدا کرده‌است و تاثیراتی در ساختار قدرت رخ داده‌است. دوم خرداد را هم آقای خاتمی بوجود نیاورد. بلکه ما حصل یک جریان اجتماعی بود مجلات گردون٬ گفتگو و کیان که این گفتار را پرورش دادند توسط نیروهای سکولار اداره می‌شدند. مبارزه‌ای در جریان بود و جامعه به میزانی از رشد رسیده بود. آقای خاتمی محصول این جریان و رشد اجتماعی بود و همان نیرو نیز توانست تحولاتی ایجاد کند. چه کسانی روزنامه‌های تحول ساز و کتابهای آن دوران را منتشر کردند؟ اگر ما بتوانیم آقای روحانی را بجای آقای جلیلی به ریاست جمهوری برسانیم حتماً می‌توانیم مطالبات خودمان را پیش ببریم. از سوی دیگر اگر بپذیریم همه چیز دست رهبر است و او هم تصمیم خودش را گرفته است و خارجیها نیز تصمیم خود را گرفته‌اند؛ پس پروژه ایجابی آقای علیزاده چیست؟ به نظر من ما باید حضور داشته باشیم و حتی از برخی خواستهای خود نیز برای ایران بگذریم تا ایران سوریه یا عراق نشود. این اضطرار شرایط بسیار مهم است؛ در این شرایط انتخاب جلیلی یا روحانی تفاوت دارد و ما باید این تفاوت را نشان دهیم و مهندسی انتخابات را تحت تاثیر قرار بدهیم ما نباید مرعوب این صحنه آرایها بشویم .

مجری: آقای علیزاده نظر شما در این مورد چیست؟

علیزاده : دوگانه روحانی٬ جلیلی واقعی نیست. جلیلی رأی زیادی ندارد. اما اگر واقعا خطر جلیلی اینقدر بزرگ است مانند رقابت شیراک و لوپن در فرانسه پس ما باید از قالیباف حمایت کنیم. این تصویری هم که شما از شرایط نشان می‌دهید که اگر روحانی نیاید شرایط ایران به سمت سوریه یا عراق می‌رود واقعی نیست. از سوی دیگر اوباما در دوسال گذشته با آقای احمدی نژاد مذاکره نکرد و قبل انتخابات ۸۸ مستقیماً به خامنه ای نامه نوشت. درک غرب از قدرت واقعی در ایران واقع بینانه شده‌است و بدنبال مذاکره با کل نظام هستند. البته خامنه ای قدرت مطلق در ایران نیست قطعاً اگر آقای روحانی انتخاب شود؛ تاحد زیادی توازن قوا را عوض می‌کند. در این مورد شکی نیست . حرف من این است که شفاف با مردم صحبت کنیم تا انتظارات غیر واقعی ایجاد نشود از آنها بخواهیم یک رآی تاکتیکی و خیلی هوشمندانه‌ای بدهند من همان اول هم گفتم بنده نه تجویز رآی دادن یا رآی ندادن در انتخابات نمی‌کنم بلکه موافق شفاف شدن فضا و تحلیل دقیق شرایط هستم. ساختار سیاسی امروز ایران مانند سال ۷۶ نیست. آن زمان حکومت بین محافظه کاران و اصلاح طلبها تقسیم شده بود. اما در این ده سال به قول آقای کروبی گروههای خیلی عجیبی شکل گرفته‌اند و قدرت به سمت راست و راست تر رفته‌است و اصلاح طلبان بخش خیلی کوچکی از نظام هستند. حرکت شرایط به سمت سوریه و عراق شدن نیز به کل نظام بستگی دارد و اصلاح طلبان حتی از بیرون حکومت نیز در این مورد می‌توانند تاثیر گذار باشند. ببینید شما فراموش نکنید اگر اعتبار آقای رفسنجانی برای این انتخابات به خطر نیفتاده بود؛ یک بیانیه ایشان به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیار مؤثر بود. حتی زندانیان سیاسی و آقای موسوی و کروبی هم تأثیر دارند. حکومت همه کاره نیست بلکه خیلی خیلی محدود شده‌است مثلا هیچیک از این ۷ نفر که پیروز شوند امکان قطع یارانه‌ها را ندارند. حتی اگر آقای جلیلی هم رأی بیاورد نمی‌تواند آزادی فردی جوانان را محدود کند زیرا در اینصورت خودش را مستهلک می کند .

مجری: من جواب سؤالهایم را نگرفتم اما بیشتر به سمت عدم شرکت در انتخابات متمایلم چون آقای روحانی قدرتی ندارد و تا این لحظه نشان نداده است که می‌تواند از رای من دفاع کند در پایان تعدادی از سؤالات را مطرح می‌کنیم.

مزدک: آیا شرکت در انتخابات خواست رهبر و تایید جمهوری اسلامی نست؟

هنری :خیر زیرا در اینصورت حکومت تلاش نمی کرد انتخابات اینقدر کم رونق برگزار شود.

علیزاده: اگر خامنه ای بگوید انتخابات تأیید جمهوری اسلامی است پاسخ ما به او این است که شما ۱۱ میلیون رأی تقلب کردید. پس ممکن است باز هم تقلب کرده باشید و انتخابات دیگر نمی‌تواند به حکومت مشروعیت ببخشد.

اردشیر: آیا روحانی اصلاح طلب است و می‌توان به او امید بست؟

هنری: روحانی کاندیدای من نیست. نامزد من در حصراست. اما نامزد مورد حمایت من هست . اگر اصلاح طلبی را به معنای گذار به سمت دموکراسی با استفاده از روشهای غیر خشونت آمیز بدانیم؛ روحانی رگه‌هایی از گفتمان اصلاح طلبی را دارد. اما بدون تردید او فرد اعتدال گرایی است که می‌تواند فرصتی برای اصلاح طلبی ایجاد کند.

علیزاده : روحانی اصراری ندارد که بگوید اصلاح طلب است. اصلاح طلبی او چندان مهم نیست بلکه باید دید تا چه میزان می‌تواند حمایت اجتماعی جمع کند زیرا تنها در اینصورت می‌تواند مؤثر باشد. ولی اینکه آقای روحانی از همه کاندیداهای دیگر به اصلاح طلبان نزدیک تر است اظهر من الشمس است.

صمد: این انتخابات مانند این است که برای نظام مهندسی انتخابات برگزار شود و بعد از یک پزشک بپرسند انتخاب کدامیک از مهندسان در زندگی تو بیشتر تأثیر دارد نظر شما در این مورد چیست؟

علیزاده : نمی‌توان گفت انتخاب این افراد مانند مثال دوستمان بدون تأثیر در زندگی مردم است. آقای خاتمی هم پایی در حاکمیت داشته است همان حرفهایی که در مورد آقای روحانی گفته می‌شود در مورد ایشان هم می توان گفت بدون تردید بین این کاندیداها تفاوت وجود دارد اما تفاوت این ۸ نفر تا حد زیادی توسط بیت و سپاه کنترل شده است. علاوه بر این باید توجه کرد که حتی تغیر نظام هم نیازمند یک پروسه‌است و یک شبه رخ نمی‌دهد.

مجری: آقای هنری به چه دلیلی تفاوتهای این کاندیداها مهار شده نیست و حضور ما می‌تواند تغییر ایجاد کند.

هنری: این بحث٬ بی‌معنی است نه تنها بین اقتدارگرایان و غیر اقتدار گرایان تضاد وجود دارد؛ بلکه بین خود اقتدارگراها نیز تفاوت وجود دارد. ما باید اصلاح طلبان دوم خردادی و اعتدال گرایان را به رسمیت بشناسیم. اگر ما فعال باشیم و روحانی رأی بیاورد اقندارگرایان نمی توانند خود را بازسازی کنند در حالیکه با انتخاب جلیلی و قالیباف اقتدارگرایی می تواند خود را بازسازی کند و ما مخالف بازسازی اقتدارگرایی هستیم. علاوه بر آن ما باید نیروهای خود را برای پیشبرد اصلاح طلبی در حکومت داشته باشیم. ما نباید تلاش کنیم اصلاح طلبی انتخابات محور را نفی کنیم و اصلاح طلبی انتخابات محور نیز نباید اصلاح طلبی جامعه محور را نفی کند. ما باید هر دوی اینها را به رسمیت بشناسیم و هر دو را تفویت کنیم.

مجری: در پایان دوستان جمع بندی خود را از بحث بفرمائید

علیزاده : هفته آینده که انتخابات به مرحله دوم کشیده شود من مطمئنم همین دوستانی که الان پشت سر آقای روحانی هستند پشت سر قالیباف خواهند بود و می گویند که ما در حکومت بودن را بی اهمیت دانستیم. اصلاح طلبان می گویند که بازی سیاست ایران مثل بازی شطرنج با گوریل است. اما باز می‌خواهند با گوریل خیلی خردمندانه حرف بزنند. هیچکس حق ندارد به کسی بگوید شما رای بدهید یا رای ندهید اما نگذارید به شما امید کاذب دهند و مرتب به شما بگویند تنها راه دموکراسی انتخابات است. آقای خاتمی در آخرین حرفشان گفتند انتخابات تنها راه دموکراسی است. به خاطر بیاورید که چهار سال پیش خیلی قدرت داشتید. الله اکبری که شب از پشت بام می گفتید یا حضور در راهپیمائیها لرزه بر اندامشان می انداخت همین الان در مناظره ها حتی اسم سال ۸۸ و من و شما را نتوانستند بیاورند. اسم موسوی کروبی را نتوانستند بیاورند. نگذاریم با ورود به این انتخابات آن حافظه را از ما بگیرند. اگر هم خواستید رأی بدهید به آن حافظه وفادار باشید چون قدرت آن حافظه از انتخابات ریاست جمهوری و حتی پیروزی روحانی بسیار بیشتر است.

هنری: غایت خواست من از تغییر این است که مشارکت سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف محقق شود یعنی گروههای مختلف اجتماعی از فرودست گرفته تا فرادست٬ بتوانند در تصمیم‌گیریهای سیاسی مربوط به خود مشارکت داشته باشند. مشارکت سیاسی اجتماعی زمانی در خیابان است و زمانی در پشت بامها است گاهی در شرکت در انتخابات است و گاهی ممکن است در تحریم انتخابات باشد. باید همیشه مدنظر داشته باشیم که تسلیم صحنه آراییها نشویم ما باید بتوانیم مشارکت اجتماعی را تقویت کنیم. اگر انتخابات را مهندسی می کنند ما باید مهندسی انتخابات را بهم بزنیم ما باید این حضورمان را به رخ بکشیم برای اینکه جامعه نیاز به کنش دارد. برای کنشهای بعدی و برای برجاماندن جنبش سبز و برای آنکه حافظه ما دور نشود و از بین نرود نیاز به عمل داریم. نیاز داریم هویتمان یادآوری شود ما می توانیم با قلم سبز به آقای روحانی رأی دهیم اگر این کار را نکنیم به باور من جنبش سبز را فراموش خواهیم کرد آقای علیزاده بهتر از من می دانند که جامعه ما از مشغولیتهای همگانی به راحتی به مشغولیتهای شخصی سوق داده می‌شود و آن وقت خیلی سخت می توانیم کنشهای همگانی ایجاد کنیم.