کاپیتالیسم یا سرمایهداری نظام اقتصادی است که در آن مالکیت و کنترل سرمایه، ابزارِ تولید، صنایع و تجارت و بازرگانی، اکثرا و یا کاملا، در اختیار افراد جامعه است و نه دراختیار دولت.
اول بار آدام اسمیت اسکاتلندی در کتابی بنام «ثروت ملل» در سال۱۷۷۶ اصل بازار آزاد و مالکیت خصوصی را که اساس اقتصاد کاپیتالیستیست مطرح کرد. از شروع انقلاب صنعتی اروپا در اواسط قرن هجدهم، نظام اقتصادی سرمایهداری اول در انگلستان و پس از آن طی قرون نوزدهم و بیستم در سراسر جهان به اشکال متقاوت ریشهدار شد.
اصل مالکیت خصوصی اولین اصل کاپیتالیسم است به این معنی که منابع و ابزار تولید از جمله پول، مِلک، صنایع و ماشینآلات در اختیار افراد جامعه است. هدف تولید در بازار آزاد در درجه اول کسب سود فردی است نه رفع نیازهای مصرفکنندگان. در یک بازار آزاد افراد مالک بی چون و چرای سود حاصل از کار خود هستند و همین آنها را به ریسکپذیری در سرمایهگذاری و نوآوری برای کسب سود بیشتر ترغیب میکند.
ویژگی مهم دیگر سرمایهداری آزادی مبادله ست. در یک بازار آزاد نمیتوان هیچ کس را مجبور به خرید کالای دیگری یا فروش کالای خود کرد. در این بازار مبادله کالاها و خدمات به صورت آزادانه و به دنبال توافقی دوجانبه میان دو فرد و یا دو گروه انجام میشود.
سومین ویژگی اصلی سرمایه داری رقابت است. بازار مکانیست که خریدار و فروشنده به مبادله با یکدیگر بپردازند. در بازار آزاد افراد برای فروش کالاهای مشابه با یکدیگر رقابت میکنند. از آنجا که مصرفکنندگان نیز به خرید کالای ارزانتر تمایل دارند تولیدکنندگان مجبورند که قیمت محصولات خود را پایین نگه دارند و این در نهایت منجر به نفع و سود عمومی خواهدشد.
عدم دخالت و یا دخالت محدود دولت در اقتصاد نیز یکی دیگر از مشخصههای کاپیتالیسم است. در این نظام دولت حق دخالت در تعیین ارزش کالا و خدمات و وضع مقررات محدود کننده برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را ندارد. اختیارات دولت محدود است به جلوگیری از انحصار، مقابله با شکست بازار، حفظ منابع طبیعی، دفاع نظامی، و دیگر لزومات اجتماعی و سیاسی. در این نظام وظیفه اصلی دولت حفظ امنیت سرمایه افراد و فراهم آوردن فضای رقابت منصفانه و همارز برای تمامی افراد فعال در بازار است.
نظامهای کاپیتالیستی بیشتر کشورهای جهان را میتوان به نسبت میزان مداخله دولت در اقتصاد، در سه غالب تعریف کرد.
«اقتصاد بازار کاملا آزاد»
نظام اقتصاد بازار کاملا آزاد که در آن ارزش کالا و خدمات، آزادانه و بدون دخالت دولت از طریق روند عرضه و تقاضا تعیین میشود. در این شکل از سرمایهداری نقش دولت در اقتصاد بسیار کم و تنها محدود به حمایت از حق مالکیت افراد است. در حال حاضر اقتصاد هیچ کشوری در دنیا براساس اقتصاد کاملا آزاد بازار نیست و تنها میتوان از هنگکنگ به عنوان نزدیکترین نمونه رایج این نظام نام برد.
«اقتصاد سرمایه داری دولتی»
دوم، سرمایهداری دولتی، که اگرچه در آن مالکیت ابزار تولید در اختیار افراد و نهادهای خصوصیست ولی هدایت مسیر سرمایهگذاری و تخصیص منابع را دولت تعیین میکند. چین و سنگاپور از نمونههای این نوع سرمایهداری هستند.
«اقتصاد بازار اجتماعی»
و در آخر اقتصاد بازار اجتماعی که اگر چه دولت در آن دخالتی اندک در کنترل قیمتها دارد ولی نقش قابل توجهی در ارائه خدمات تامین اجتماعی و مزایای بیکاری و حمایت از حقوق کارگران و مزدبگیران بازی میکند. اقتصاد کشورهای اسکاندیناوی و اروپای غربی در این دسته جای میگیرند.
امروزه بیشتر کشورهای دنیا، از جمله آمریکا، تابع اقتصاد سرمایهداری هستند، هر چند نه طبق اصول بازار کاملا آزاد بلکه بر اساس اقتصاد سرمایهداری مختلط.