مهشید ندیری: آقای زاهدی پاراگراف دوم منشور حزب مشروطه٬ سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را نخستین مرحله پیکار دانستهاست. حزب شما چه برنامه منسجمی در این راستا دارد؟
بهمن زاهدی: ما به این دلیل بر سرنگونی جمهوری اسلامی تأکید میکنیم که نمی توانیم برای کشور آینده روشنی را با جمهوری اسلامی تصور کنیم. زیرا این نظام برابری زن و مرد را به عنوان قانون در نخواهد آورد و اقتصاد آزاد را نمیپذیرد و همانطور که آیتالله خمینی گفت معتقد است که اقتصاد مال خر است. پس اگر می خواهیم به رفاه اجتماعی٬ جامعه مدنی و اقتصاد آزاد برسیم و در سراسر دنیا دوباره با آبرو زندگی کنیم؛ باید از جمهوری اسلامی گذر کنیم. اصلاح جمهوری اسلامی امکانپذیر نیست و کسانی که به دنبال آن هستند برنامه روشنی ندارند. مردم ما فرصت ندارند که ۱۴۰۰ سال برای اصلاح جمهوری اسلامی صبر کنند. به این دلایل مرحله اول سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است.
ندیری: برنامه شما برای سرنگونی نظام چیست؟ آیا برخورد مسلحانه را انتخاب میکنید٬ به دنبال تقویت نهادهای مدنی هستید یا از طریق رایزنی با کشورهای غربی اقدام خواهید کرد؟
زاهدی: قدرت اصلی در دست مردم است. در جریان جنبش سبز٬ اگر رسانههای خارجی و کسانی که خود را رهبران جنبش سبز اعلام کردند٬ مردم رو منحرف نمی کردند؛ جمهوری اسلامی سرنگون شده بود. ولی با کمک صدای آمریکا و کسی که شعار مردم را تغییر داد؛ مردم سرد شده و به خانه رفتند. ساختن فردای ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی با جامعه مدنی است. تجربه جنبش سبز نشان داد که علاوه بر جمهوری اسلامی٬ کشورهای اروپائي و آمریکا نیز دشمن ما و به دنبال حفظ جمهوری اسلامی و غارت منابع ملی ایران هستند. در ۳۴ سال گذشته نیز کشورهای غربی به دنبال چپاول نفت ارزان و منابع زیر زمینی ایران از طریق حفظ این نظام بودهاند.
ندیری: آیا با نهادهای مدنی داخل ایران و فعالان سیاسی ارتباطی دارید و شما چه نقشی در تحولات ایران ایفا میکنید؟
زاهدی: ما در جنبش سبز حضور داشتیم. بعضی از اعضاء ما در این حوادث دستگیر شدند. چند نفر از آنها اعدام و چند نفر دیگر به خارج از ایران پناهندهشدند. اما هنوز افرادی از داخل ایران با ما همکاری می کنند. تأکید ما بر نهادهای مدنی٬ حرکتهای فمنیستی٬ حرکتهای کارگری و سایر نهادهایی است که بتواند مردم را به خیابان بکشاند و هدف مشترکی به مردم نشان بدهد. ما با این اتحادیهها همکاری داریم البته من نمیتوانم جزئیات را بیان کنم اما ما به دنبال یک حرکت گسترده بدون خشونت هستیم. پس از سرنگونی جمهوری اسلامی اولین اقدام ما لغو حکم اعدام وشکنجه است. دومین اقدام برابری زن و مرد خواهد بود. اما سرنگونی نظام را باید به دست مردم ایران سپرد.
ندیری: لطفاً در مورد روشهای بدون خشونت بیشتر توضیح دهید؟
زاهدی: ما اولین حزبی هستیم که اعلامیه جهانی حقوق بشر را در سال ۲۰۰۰ به منشور خود ملحق کردیم و معتقدیم عدم خشونت در سیاست باید نهادینه شود. ما معتقدیم هر رژیمی که مانند جمهوری اسلامی با خشونت قدرت را به دست بگیرد٬ بدون خشونت از بین نخواهد رفت. ما سعی می کنیم خشونتی که در سرنگونی رژیم به وجود خواهد آمد به حداقل برسد و کوچکتر از آن چیزی که تصور میشود باشد.
ندیری: آیا جنبش سبز یک جنبش بدون خشونت بود؟
زاهدی: ما از روز اول موافق جنبش سبز و همراه جوانان آن بودیم و از آنها حمایت کردیم. خوشبختانه جنبش سبز نشان داد که مردم ایران آماده دگرگونی هستند. پیش زمینه سرنگونی اتحاد بین مردم و احزاب است. اگر این اعتماد ایجاد شود؛ مردم خیلی سریع می توانند جمهوری اسلامی را از بین ببرند. دلیل اینکه جمهوری اسلامی تاکنون دوام آوردهاست نخست نفت دولتیاست؛ جبهه ملی به اشتباه می گوید نفت ملی شده٬ نفت در ایران دولتی شدهاست. دلیل دوم عدم دخالت مردم در دولت است. همینطور که دیدید مردم مجبورند به یک نفر از بین چند نفر مشخص که شورای نگهبان انتخاب کردهاست؛ رأی دهند. ما به انتخابات آزاد احتیاج داریم. پس از سرنگونی جمهوری اسلامی باید در باره همه چیز دوباره اندیشید و همه چیز را دوباره ساخت.
ندیری: در منشور حزب مشروطه ایران ذکر شدهاست که احترام به قانون حکم میکند جنایتکاران در دادگاه دادرسی شوند. اما اینکه افراد در گذشته چه موضعی داشتهاند نباید مانع همبستگی کنونی و آینده آنها بشود. با توجه به این فرض کنید سعید مرتضوی بعد از دادرسی تغییر روش بدهد. آیا حزب مشروطه با او همکاری خواهد کرد؟
زاهدی: در هرم قدرت ایران اگر از ۱۰۰۰ نفر نخست فاکتور بگیریم؛ ما با کسانی که در وزارتخانهها مشغول کارند ٬ با اصلاحطلبان و با اسلام گرایان لیبرال که دستشان به جنایت آلوده نیست میتوانیم همکاری کنیم. اما کسانی که مرتکب جنایت شدهاند باید در یک دادگاه واقعی محاکمه و مجازات شوند.
ندیری: حزب مشروطه ایران در مورد مجازات اعدام چه نظری دارد؟
زاهدی: ما اعلامیه جهانی حقوق بشر را وارد منشور خود کردیم و به موجودیت انسان٬ حتی آیت الله خامنه ای یا هیتلر یا هر کس دیگری احترام میگذاریم. یک انسان نمی داند چه زمانی به دنیا میآید و کی از دنیا خواهد رفت. مسئولیت کارهای که انسان در محدوده زندگی انجام میدهد با اوست؛ ولی ما نمی توانیم هیچ فردی را اعدام کنیم و زندگی که به او ندادهایم را از او بگیریم. مسأله اعدام برای ما حل شدهاست. مبارزه بدون خشونت به این معنا است که بعد از مبارزه و به قدرت رسیدن درپی خشونت٬ انتقام٬ اعدام یا شکنجه انسانها نیستیم بلکه میخواهیم با ایجاد همبستگی بین انسانها٬ این کشور خراب شده رو دوباره بسازیم.
ندیری: جایگاه مذهب در حزب مشروطه ایران کجاست؟
زاهدی: مذهب موضوعی شخصی است و هر کسی میتواند دین خود را داشته باشد اما کسی حق ندارد به بقیه بگوید چگونه رفتار کنند. برای مثال کسی که در ماه رمضان روزه میگیرد باید طاقت داشته باشد که غذا یا آب خوردن دیگران را ببیند. من که خدا را به صورت دیگری میپرستم؛ در ماه رمضان باید بتوانم غذا بخورم یا در ماه محرم که برخی سینهزنی می کنند شادیم را داشته باشم. دین خصوصی است و هرکس حق دارد در چهارچوب خانه خودش هر کاری که خواست انجام دهد؛ اما در جامعه٬ قوانین مدنی حاکم است و روابط و ضوابط را تعیین میکند. قوانین دینی متعلق به خانه و پستوی خانهاند. در مسجد و سایر مکانهای عمومی قوانین مدنی حاکم است.
ندیری: اگر دولت دراختیار حزب مشروطه باشد و دین یا شخصیتهای دینی در مطبوعات نقد شوند یا سوژه کاریکاتوریستها قرار گیرند موضع دولت در قبال آن چه خواهد بود؟
زاهدی: دولت در رسانهها دخالت نخواهد کرد و رسانه ها در همه موارد آزاد خواهند بود. کاریکاتوریستها می توانند راجع به محمد٬ علی٬ فاطمه زهرا یا حتی خدا کاریکاتور بکشند؛ البته نباید عواطف و احساسات مردم را جریحه دار کنند و یا مطالب توهین آمیز منتشر کنند. خوشبختانه ما کاریکاتوریستهایی داریم که خیلی خوب کار می کنند و مواظب جوانب مختلف این موضوع هستند. رسانهها باید آزاد باشند که در مورد همه ادیان تحقیق کنند و حتی تناقضات ادیان را آشکار کنند زیرا مردم برای رجوع به ادیان باید بتوانند در مورد آنها به طور کامل تحقیق و مطالعه کنند.
ندیری: نگاه شما در مورد مسأله قومیتها چیست؟
زاهدی: ما یک کشور و یک ملت هستیم؛ اما کشور ما از اقوام مختلفی تشکیل شدهاست. این اقوام که در جمهوری اسلامی یا در زمان شاه زیر فشاربودند؛ باید بتوانند فرهنگ٬ سنت و آداب و رسوم خود را داشته باشند و به زبان مادریشان صحبت کنند. ولی حق ندارند خود را یک ملت جدا از ایران حساب کنند. ما موافق فدرالی شدن ایران نیستیم زیرا کشورهای فدرال از مناطق کوچکتری تشکیل شدهاند که با همدیگر یک کشور را تشکیل دادهاند. البته ما به عدم تمرکز قدرت اعتقاد داریم. دولت مرکزی نباید قدرت کامل داشته باشد. استانداران و شهرداران هر منطقه باید از طرف مردم همان مناطق انتخاب شوند و بخشی از مسئولیتهای کشورداری را برعهده گیرند. عدم تمرکز در منشورما آمدهاست و تمام مواردی که اقوام احتیاج دارند که در ایران آینده احساس آزادی کنند را در این منشور به آنها دادهایم. بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشرکه در منشور ما آمدهاست؛ تمام افراد بشراز حقوق برابر برخوردارند و در مقابل قانون حقوق و مسئولیتهای یکسانی خواهند داشت.
ندیری: اگر اکثریت مردم یک منطقه تصمیم به جدائي از ایران بگیرند؛ موضع حزب مشروطه چه خواهد بود؟
زاهدی: اقوام ایران در یکدیگر ادغام شدهاند. شما نمی توانید بگوئید یک نفر کرد خالص است. همه نژادهای ایرانی در طول تاریخ با یکدیگر آمیختهاند و قابل تفکیک نیستند. از سوی دیگر در این مورد تنها مردم یک منطقه نباید اظهار نظر کنند بلکه مسأله به تمام مردم ایران ارتباط دارد و همه مردم باید در این مورد رأی دهند.
ندیری: این مسئله خیلی حساسی است و بحث در مورد آن اینک جریان دارد و باید بدور از فضای احساسی احزاب٬ گروهها و افراد سیاسی نظر دهند.
زاهدی: ما همه انسانها را از هر قوم و نژادی که هستند را برابر میدانیم؛ ولی تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران را به هیچ عنوان از دست نخواهیم داد. این گربه ای که در روی دریای عمان و خلیج فارس نشسته بزرگتر از این بودهاست اما اجازه نخواهیم داد که کوچکتر شود.
ندیری: اگر شما در قدرت باشید؛ با احزاب٬ گروهها و افرادی که به دنبال جدایی از ایران هستند چه برخوردی خواهید داشت؟
زاهدی: موقعی که این افراد یا احزاب بحث و گفتگو میکنند ما هم از همین طریق با آنها برخورد خواهیم کرد اما وقتی که اسلحه می کشند باید دید که این اسلحه از کجا آمده و چه کسانی مخارجش را پرداختهاند و این احزاب چرا به دنبال اسلحه یا پیشمرگ میروند. حزبی که می گوید دموکرات است؛ چگونه اینهمه پول و اسلحه جمع آوری کند؟ در مرحله اول ما سعی میکنیم از طریق بحث و گفتگو راهحلی پیدا کنیم و همیشه باید راه گفتگو باز باشد. اما کسی که اسلحه در دست دارد گفتگوی با اسلحه را ترجیح میدهد. تمام اقوام ایران زیر فشار هستند؛ حتی ما که در خارج از کشور هستیم باز هم زیر فشاریم اما به دلیل این فشارها نباید دشمن یکدیگر شویم و به روی یکدیگر اسلحه بکشیم.
ندا آقاسلطان: آیا حزب شما به دموکراسی اعتقاد دارد؟
زاهدی: ما به لیبرال دموکراسی اعتقاد داریم که از کثرت گرایی میآید. یعنی اندیشهها و احزاب مختلف می توانند در کنارهم برنامه خود را به مردم ارائه دهند و در یک انتخابات آزاد با یکدیگر رقابت کنند و مردم به یکی از این برنامه سیاسی رأی بدهند. مثل لیبرال دموکراسی که در کشورهای آلمان٬ فرانسه و به مقدار کمتری آمریکا وجود دارد. لیبرال دموکراسی تعریف مشخصی دارد. ما نمیخواهیم ایدئولوژی وارد دولت شود و سیستم به طور کامل سوسیالیستی یا کاپیتالیستی شود. ما به کثرت گرایی و لیبرال دموکراسی به مفهوم کشورهای اروپائي اعتقاد داریم.
ندا : پس شما معتقدید که دولت باید از طریق انتخابات و بر مبنای رأی اکثریت مردم انتخاب گردد.
زاهدی: بله البته اگر هیچ حزبی اکثریت آراء را کسب نکند دولت از طریق ائتلاف احزاب مختلف تشکیل شود.
ندا : پس نقش سلطنت٬ شاه یا ولی فقیه در این میان چیست؟ چرا باید فردی بدون در نظر گرفتن رأی مردم و تنها به دلایل مذهبی یا اینکه فرزند پادشاه سابق است به قدرت برسد؟
زاهدی: در آلمان هم رئیس جمهور بالاترین مقام کشور است اما قدرت اجرائی ندارد و قدرت در دست صدراعظم است. رئیس جمهور نماد همبستگی کشور است این نماد همبستگی ممکن است پادشاه یا رئیس جمهور باشد. نخست وزیر توسط مجلس و بر اساس رأی اکثریت مردم ایران تعیین میشود اما پادشاه یا رئیس جمهور به عنوان یک نهاد تشریفاتی نماد همبستگی کشور است.
ندا: کشور چه نیازی به نماد همبستگی دارد وقتی که چنین نمادی حق دخالت در دولت را ندارد چه ضرورتی برای پرداخت هزینههای آن وجود دارد میشود میدان آزادی یا شهیاد را نماد همبستگی گذاشت.
زاهدی: به همین دلیل من مثال آلمان را زدم. در اینگونه نظامها اگر رئیس دولت پایش را از گلیمش درازتر کند؛ رئیس جمهور به داد مردم خواهد رسید. در دموکراسیهایی مثل آلمان یا فرانسه ریس جمهور وجود دارد که اگر صدراعظم خواست مثل هیتلر شود؛ رئیس جمهور بتواند جلوی او را بگیرد. مسئله این نیست که به یک خانواده خرج مفت دهیم؛ بلکه آنها مسئولیت و وظایفی برعهده دارند و در تنگناها باید عملکرد مشخصی داشته باشند علاوه بر آن در حال حاضر خیلی از افراد و لایههای اجتماعی به یک نماد احتیاج دارند تا بتوانند خود را با او شناسایی کنند.
ندا: شما دائم آلمان یا فرانسه را مثال میزنید در حالی که هیچ دلیلی وجود ندارد که این کشورها بهترین شکل حکومت را داشته باشند. ما از سلطنت عبور کردهایم. الان ولی فقیه هم بنظرم همان شکلی را دارد که شما میگوئيد. شما ابتدا گفتید که پادشاه حق دخالت در امور سیاسی را ندارد اما اکنون میگوئيد مسئولیت یا وظایفی بر عهده اوست. چه مسئولیت و وظیفه چشمگیری وجود دارد که وجود شاه و سلطنت را ایجاب میکند؟
زاهدی: این مسئولیت و وظیفه را قانون اساسی تعیین می کند که هنوز نوشته نشدهاست. ضمن اینکه انتخاب نظام جمهوری یا پادشاهی با مردم است. همچنین شما مسأله وراثت را نقد کردید؛ اما در نظام جمهوری رئیس جمهور چگونه انتخاب میشود؟ آیا شما جمهوری میخواهید که رئیس جمهور آن را صدای آمریکا یا بی بی سی تعیین کند؟ اکنون رسانه آزادی در ایران وجود ندارد. ما باید اول پیش زمینهها را بوجود بیاوریم تا بتوانیم به یک جمهوری برسیم از نظر ما شاهزاده رضا پهلوی ۱۰ تا ۲۰ سال بعنوان نماد همبستگی در ایران این پیش زمینهها را ایجاد خواهد کرد و پس از آن ما دیگر به پادشاه احتیاجی نخواهیم داشت. موقعی که به لیبرال دموکراسی برسیم و احزاب پایه گذاری بشوند و آزادیهای مدنی ایجاد شود دیگر شکل نظام اهمیت خود را از دست خواهد داد. از سوی دیگر آیا ژاپن یا اسپانیا که نظام سلطنتی دارند اکنون دیکتاتوری حاکم است یا کره شمالی و چین که سیستم جمهوری دارند دموکراسی حاکم است؟ پس این موضوع بحثی انحرافی است. بهتر است در این مورد دیگر صحبت نکنیم و آن را به انتخاب مردم بگذاریم. ما و شما هریک مسائل و مشکلات و راه حلهای خودمان را داریم؛ پس من به جمهوری خواهی شما احترام میگذارم و شما هم به پادشاهی خواهی من احترام بگذارید و بگذاریم مردم در آینده ایران نوع حکومت خود را انتخاب کنند.
ندا: شما گفتید مذهب شخصی است در حالیکه چنین نیست وقتی اسلام ارث زن را نصف ارث مرد میداند چگونه میتوان گفت که دین شخصی است؟
زاهدی: دین حق ندارد در قوانین مدنی و اجتماعی کشور دخالت کند. در صورتیکه مردم و مجلس منتخب آنها حکم دین را قبول نکنند؛ غیر قانونی است. همچنین در مورد ضرورت سلطنت باید در نظر داشت که پس از جمهوری اسلامی و در دوره گذار٬ برای زدودن چهره تروریستی که جمهوری اسلامی از ایران در اذهان جهانیان ترسیم کرده٬ چه کسی مناسبتر است؟ چه کسی می تواند خواستهای دموکراتیک مردم ایران را به خارج از کشور انتقال دهد؟ آیا من یا یک ریس جمهور ناشناس بهتر از عهده چنین کاری بر خواهیم آمد یا شخصی که همه دنیا با پدر و پدر بزرگش آشناست و او را قبول دارد؟ مسلماً چنین شخصیتی بهتر می تواند سابقه تروریستی جمهوری اسلامی را از اذهان جهانیان بزداید تا اینکه شخصی با عبا و عمامه بگوید ما می خواهیم از تروریسم عبور کنیم. ما برای گذر از جمهوری اسلامی و عملکرد آن به یک خانه تکانی کلی در افکار و اندیشه هایمان نیاز داریم.
ندیری: موضع حزب مشروطه ایران در باره اتفاقات اخیر و گفتگوهای هستهای ایران و غرب چیست؟
زاهدی: قبل از پاسخ شما در مورد انتقادات خانم ندا بگذارید بگویم که من خیلی خوشحال می شوم که مخالف داشته باشم واژه دگراندیش را داریوش همایون٬ رایزن حزب مشروطه ایران به واژه نامههای ایرانی هدیه داده است تا ما به دگراندیشان خودمان احترام بگذاریم.
در رابطه با انرژی هسته ای به نظر من ما می توانیم از نیروهای خورشیدی٬ بادی و آبی بهترین استفاده را ببریم. چقدر از سرمایه های ملی ایران برای یک نیروگاه اتمی صرف شده؛ که تاکنون حتی یک کیلو وات برق هم تولید نکردهاست. چرا دانشگاهها٬ اتوبانها یا کارخانه ها ساخته نمیشوند؟ چرا تنها به مسأله هستهای میپردازند که مهندسین روسی دوره بازنشستگیشان را با هزینه ما و در کشورما بگذرانند. ما از توپولوفهای روسی چه خیری دیدیم که از نیروگاه اتمی روسی ببینیم.
ندیری: یکی از مواردی که در دفاع از انرژی هستهای مطرح است افزایش قدرت ایران در خاورمیانه و در برابر اسرائیل است. دیدگاه حزب مشروطه در این باره چیست؟
زاهدی: ما با کشور اسرائیل هیچ اختلافی نداریم. همانطور که قبل از انقلاب اسرائیل در ایران سفارتخانه داشت در آینده هم می تواند سفارتخانه داشته باشد. ما با همه کشورهای دنیا حتی اگر کشور فلسطین هم یک زمانی بوجود بیاید رابطه دوستانه و دیپلماتیک خواهیم داشت. علاوه بر آن انرژي هستهای چه قدرتی به ایران می دهد؟ آیا ایران می خواهد بمب اتمی بدست بیاورد و با آن به تمام منطقه حکومت کند؟ چرا نباید به همسایههای خود اعتماد کنیم. ما و آیندگان ما باید در این منطقه در صلح و صفا یا جنگ و نفرت زندگی کنیم. من زندگی در صلح و صفا را بیشتر ترجیح می دهم و امیدورم هموطنانم این موضع من را بهتر درک کنند.
سؤال: چگونه ایشان به رضا پهلوی که ۳۵ سال در ایران نبودهاست و به طور کامل از جو ایران امروز جداست برای اداره کشور اعتماد میکنند؛ اما به فعالان داخل ایران اعتماد ندارند؟
زاهدی: مساله پادشاهی را مردم تعیین می کنند. مردم باید در همه پرسیهای مختلفی شرکت کنند و در مورد استفاده از صنایع اتمی یا نیروگاههای خورشیدی و آبی و بادی نظر دهند. حتی در رابطه با برابری زن و مرد باید همه پرسی برگزار شود. البته ما نمی خواهیم تمام وقت مردم را در همه پرسی بگیریم به همین دلیل مجلس مؤسسان٬ قانون اساسی نوین ایران را تدوین و به مردم ارائه می دهد و مردم به ان رأی میدهند و در مرحله دوم مردم به شکل نظام آینده رای می دهند. برای ما محتوا مهمتر از شکل حکومت است. ابتدا محتوا را درست می کنیم بعد در مورد شکل نظام که پادشاهی یا جمهوری باشد مردم تصمیم میگیرند. در هر کار عمده دیگری که بر آینده کشور تأثیر دارد نیز مردم باید حق تصمیم گیری داشته باشند
کاربر سبز: دموکراسی بر اساس رای مردم بزرگترین دیکتاتوری را می تواند ایجاد کند مثلا ایشان می گوید برابری زن و مرد را باید به رأی گذاشت در حالیکه مواردی مانند حقوق زنان٬ حقوق اقلیتها و سکولاریسم حقوق اولیه همه انسانهاست و نمیتوان آن را به رأی گذاشت.
زاهدی: برای گنجاندن اعلامیه جهانی حقوق بشر در قانون اساسی ایران مردم حق رأی دارند. در قوانین عادی که مجلس تصویب می کند نیازی به رأی مردم نیست؛ اما بند بند قانون اساسی باید به رأی مردم گذاشته شود. مسلماً موقعی که مردم به گنجاندن اعلامیه جهانی حقوق بشر در قانون اساسی رأی دادند؛ حقوق برابر زن و مرد و حقوق اقوام مختلف تآمین میشود و اعدام و شکنجه از بین خواهد رفت و انسانها به حقوق خود خواهند رسید. ما در منشور خود هم ذکر کردهایم که همه مردم و اقوام مختلف حق تصمیم گیری و اظهار نظر در مورد خودشان را دارند.
ندیری: چه الگوی اقتصادی مد نظر حزب مشروطه ایران است؟
زاهدی: ما از دو سال پیش به کمبود قسمت اقتصادی در منشور پی بردیم. شاهین فاطمی و حسن منصوربه دنبال تدوین این بخش منشور ما هستند. ما احتیاج به یک بازار آزاد داریم و باید مالکیت خصوصی را قبول کنیم. این صحبتهایی که چپهای ایران یا اسلامگرایان کردند باید بدور ریخته شود. همه ایرانیان باید قبول کنند که هرکس بر بدن٬ خانه و مالکیت دارد. علاوه بر آن بانک مرکزی ایران باید جدا از سیاست کار کند و حامی و پشتیبان ارز کشور باشد و به مرور ارزش ریال را افزایش دهد. ارزش برابری دلار با ریال را به ۱۰۰۰ تومان و در مراحل بعد ۵۰۰ تومان کاهش دهیم و این واحد پولی را به سطح جهانی برسانیم تا این اقتصاد بتواند رشد کند و بازار کار ایجاد کند. ما اخیراً کنفرانسی در این مورد برگزار کردهایم اما از آنجا که کنگره باید در مورد اصلاح منشور تصمیم بگیرد در سال آینده با برگزاری کنگرهای به احتمال زیاد در لندن٬ قسمت اقتصادی منشور خود را تکمیل خواهیم کرد.
ندیری: افراد چگونه میتوانند عضو حزب مشروطه ایران شوند و عضویت در این حزب چه مزیتی برای آنان خواهد داشت؟
زاهدی: ما کسی را مجبور به عضویت نمی کنیم و اگر کسی بخواهد از حزب خارج شود جلوی او را نمیگیریم. حزب مشروطه پاکسازی سازمانی مانند چپهای قدیم ندارد. ما در ۲۱ کشور مختلف دنیا شاخه و هسته داریم و هر کسی که خواست با حزب کار کند میتواند به نزدیکترین هسته و شاخه مراجعه کند. اعضای ما مخفی نیستند و افراد می توانند با این دوستان صحبت بکنند و عضو حزب شوند. آدرس دقیق هستهها و شاخهها در وبسایت قبلی ما وجود داشت و بزودی در وب سایت جدید نیز منتشر خواهد شد. ما اکنون ۲۸ شاخه و ۱۰ هسته داریم و افراد میتوانند طبق اساسنامه شاخه وهستههای جدید را تشکیل دهند. برای عضویت در حزب مشروطه ایران فرد باید اندیشه مشروطه خواهی را قبول کند. مشروطه خواه٬ سلطنت طلب نیست؛ انسانگراست و انسان را منشاء تمام تفکرات خود قرار می دهد و واقعیت گرا٬ خردگرا و قانونگراست. اگر کسی این چهار خصلت را در خود پرورش دهد می تواند بگوید که مشروطه خواه است. ولی کسی که می خواهد عضو حزب شود باید چاشنی تجدد طلبی را هم قبول کند و همواره اصول اعتقادی خود را بازبینی کند. اندیشه مشروطه خواهی به دنبال رساندن ایران از سنت قدیم به مدرنیته است. البته ما مخالفتی باسنت نداریم ولی سنت را باید هر چند وقت یکبار خانه تکانی کرد که ما به آن تجددگرایی میگوئيم.
ندا: شعارهای خیلی زیبائی در این منشور وجود دارد. شما از مدرنیته٬ خردگرایی و انسانگرایی٬ لیبرالیسم و اقتصاد آزاد سخن میگوئید و انتقادهایی هم به آخوندها و چپها مطرح میکنید اما هیچکدام آنها به صورت جزئي بیان نشدهاست. به نظر من شما صادقانه و بی هیچ تناقضی می گویید که به رضا پهلوی به عنوان یک لیدری که در آینده برای چندین سال کشور را اداره کند اعتقاد دارید. پس بهتر است بگوئید که طرفداران رضا پهلوی هستید و به سلطنت به شرط وجود ایشان اعتقاد دارید و به جزئیات مسائل اجتماعی و اقتصادی هم نپردازید که در بحثها دچار چالش نشوید در اینصورت عده زیادی ممکن است این الگو را بپذیرند.
زاهدی: خانم ندا واژه تناقض را خیلی دوست دارند اما در حرفهای من تناقضی وجود ندارد. ما در رابطه با تمام اصول منشورمان کار کردهایم. در پیوست منشور اصلی در رابطه با حقوق بانوان و کوکان وجود دارد. در کارگروه تدوین این اصل تنها مردی که حضور داشت من بودم و در آنجا جیغهای بنفش زیادی شنیدم و شاید به همین دلیل کر شدهام. ما به پادشاهی پارلمانی اعتقاد داریم. پادشاه نباید در سیاست دخالت کند بلکه باید تنها نماد همبستگی باشد. در حال حاضر شاهزاده رضا پهلوی در سیاست دخالت می کند و گروه هایی مانند شورای ملی را درست کرده است که تاکنون دوبار شکست سیاسی نیز خوردهاست. ما چنین پادشاهی برای آینده نمی خواهیم. اما اگر ایشان توانستند مثل قبل نماد همبستگی همه ایرانیان شوند و نه دبیرکلی که در سیاست مداخله میکند؛ من اولین کسی خواهم بود که به پادشاهی رای میدهم. ولی در حال حاضر در رابطه با پادشاهی و جمهوری به تصمیم قطعی نرسیدهام. درمورد اصل سوم منشور هم در کنفرانس اخیر حزب گفتیم که باید برداشته شود و یا تغییراتی در آن ایجاد شود که در کنگره درون حزبی آینده مطرح خواهد شد. در این مورد هم که انتقاد کردند چرا وارد جزئیات همه مباحث نمیشوم مسلماً هیچ شخصی نمی تواند همه مباحث را بداند. من به عنوان مدیر سامانه حزب در اینجا حضور دارم و نمی توانم تمام مواضع حزب را برای شما بازگو کنم. یک حزب سیاسی برنامه دارد و طبق آن برنامه پیش می رود ولی ما نمی توانیم ظرف یک ساعت فعالیتهایی ۲۰ سال گذشته حزب و تغییراتی که در منشور و اساسنامه ایجاد شده است را به تفصیل بیان کنیم و ناچار به بیان خلاصه مطالب هستیم.