English
از بالاترین
رادیوها
شرکت کنندگان
مجموعه‌ها

نظرات

اگر می‌خواهید با نام مستعار نظر بدهید، پس از نوشتن نظر، نام مستعار خود را در بخش name وارد کنید، سپس گزینه I'd rather post as guest را انتخاب کنید. در این حالت هر آدرس ایمیل دلخواه (مانند a@b.com) را می‌توانید وارد کنید.

متن برنامه

در این برنامه به دلایل انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری می‌پردازیم. میهمان این برنامه آقای محمدرضا جلایی‌پور٬ پژوهشگرجامعه شناسی و دین پژوهی و دانشجوی دکترای دانشگاه آکسفورد هستند. ایشان در انتخابات سال ۱۳۸۸ و انتخابات اخیر از مدافعان شرکت در انتخابات و حامی نامزهای اصلاح‌طلب بودند. آقای جلایی پور فرصت در اختیار شما است و اگر در ابتدا مطلبی دارید بفرمایید.

محمدرضا جلایی پور: من ابتدا می‌کوشم به این پرسش پاسخ دهم که حسن روحانی چگونه رئیس جمهور شد و سعی می کنم به نکاتی بپردازم که کمتر بدان توجه شده است. شش عامل تعیین کننده درانتخاب روحانی وجود داشت. اول موج حمایت از خاتمی دوم٬ موج حمایت از هاشمی٬ سوم شکل گیری ائتلاف٬ چهارم انصراف عارف از کاندیداتوری٬ پنجم حمایت تمام قد خاتمی از روحانی و ششم حمایت تمام قد هاشمی از روحانی. در همه این شش عامل نقش فشار از پایین تعیین کننده بود. در شرایطی که ستادهایی مثل ستادهای پویش موج سوم٬ ستاد ۸۸ یا ستاد موسوی در این انتخابات وجود نداشت که ۴ یا ۵ هزار فعال اصلاح طلب اصلی را به هم وصل کند؛ به نظر من فیس بوک در این زمینه نقش تعیین کننده‌ای داشت. چند هزار فعال اصلی اصلاح طلب در تهران و شهرستانها از طریق فیسبوک به شورای مشاوران خاتمی نظرات خود را منتقل کردند و آنها را تحت فشار گذاشتند. این فعالان در قالب گروههای نامرئی فیسبوکی در غیاب ستادها و فعالیتهای خیابانی و میدانی نقش مهمی ایفا کردند که نباید مورد بی توجهی قرارگیرد.

مجری: شما در مقاله‌ای چهل دلیل برای شرکت در انتخابات شمردید و مطالباتی را مطرح کردید که نخستین آنها رفع حصر رهبران جنبش سبز بود. آیا آن مطالبات اکنون امکان تحقق دارند؟

جلایی پور: آن مقاله را من در اسفندماه ۹۱ نوشتم که هنوز فعالان اصلاح طلب راضی به شرکت در انتخابات نبودند و آن چهل دلیل در دفاع از اصل شرکت در انتخابات بود و همین که اصلاح طلبان به نحو حداکثری در انتخابات حضور پیدا کردند تاییدی بر آن دلایل بود. بسیاری از آن دلایل در مورد روحانی هم صادق بود و با انتخاب روحانی پاسخ گفته می شود. ولی روحانی تفاوتهایی هم با خاتمی دارد. اما از نظر من و دوستانی که با من موافق بودند؛ اجماع حداکثری در هر سه سطح یعنی سطح شخصیتهای کلیدی اصلاح طلب٬ سطح تشکلها واحزاب و حلقه‌های اصلی اصلاح طلب و سطح بدنه اجتماعی حامی اصلاح طلبان فقط حول اقای خاتمی ممکن بود. سال ۸۸ هم تجربه مشابهی وجودداشت و ابتدا از آقای خاتمی دعوت شد و فضای انتخابات حول خاتمی گرم شد و بعدآن موج به سمت آقای موسوی انتقال پیدا کرد و ایشان رای مناسبی آوردند در سال ۹۲ هم از همین روش استفاده کردیم. حول خاتمی اجماع بدست آمد و سپس به سمت هاشمی و در نهایت روحانی منتقل شد ولی از ابتدا چنان موج وسیع و اجماع حداکثری دور روحانی و حتی هاشمی ایجاد نمی‌شد. هر کدام از این دو نفر حداقل در یکی از این سه سطح نمی‌توانستند اجماع ایجاد کنند. در مورد دلیل اول٬ عبارت دقیقتر آن افزایش احتمال رفع حصر رهبران جنبش سبز و آزادی زندانیان سبز بود. من فکر می کنم این افزایش احتمال آزادی اکنون اتفاق افتاده‌است. با ریاست‌ جمهوری آقای روحانی چشم انداز رفع حصر در چند ماه یا حداکثر یکی دو سال آینده بسیار روشنتر است. اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نمی‌کردند و نامزدهای رقیب برنده می‌شدند چنین چشم‌اندازی اکنون وجود نداشت.

مجری : نامزد حداکثری مورد نظر شما خاتمی بود در حالی که حتی در مراسم تنفیذ نیز دعوت نشد چرا هنوز فکر می کنید امکان تایید صلاحیت خاتمی وجود داشت و چطور شد که اصلاح‌طلبان به روحانی رسیدند؟

جلایی پور: همانطور که گفتم ابتدا اجماع در هر سه سطح در مورد هیچکس جز آقای خاتمی ممکن نبود. اسفندماه ۹۱ براورد ما این بود که احتمال تایید صلاحیت آقای خاتمی وجود دارد اما این برآورد درست نبود ولی حتی اگر آشکار بود که آقای خاتمی حتما ردصلاحیت می‌شود باز هم تلاش برای نامزدی ایشان مبارک بود زیرا فضای انتخابات را گرم کرد و جامعه را قانع کرد که در انتخابات شرکت کنند٬ سرمایه نمادین خاتمی و سپس هاشمی را افزایش داد و حمایت این سرمایه نمادین از روحانی چند روز قبل از انتخابات نقش تعیین کننده‌ای ایفا کرد. اگر شما به نظرسنجی‌ها٬ خصوصا نظرسنجی های آی پوز مراجعه کنید می‌بینید که بلافاصله بعد از حمایت هاشمی و خاتمی از روحانی٬ روزانه ۸ درصد رای آقای روحانی افزوده شد و از ۸ درصد در یک هفته قبل انتخابات به بیش از پنجاه درصد در روز انتخابات رسید.

مجری : علی رغم همه تردیدها این بار فرایند انتخابات سالم بود فکر می‌کنید چه اتفاقی افتاد و چرا اجازه داده شد که روحانی الان ریس جمهور باشد؟

جلایی پور : عوامل متفاوتی در این مورد تاثیر داشت اما مهمترین آن٬ هزینه های بالای سرکوب اعتراضات سال ۸۸ و مقاومت خوب زندانیان جنبش سبز و اصلاح طلب و چهره های کلیدی آنها به‌ویژه رهبران جنبش سبز بود. این اعتراضات هزینه تقلب را به قدری بالا برد که طبیعی بود از تکرارش اجتناب شود. این موضوع از چند ماه قبل تا حدی قابل پیش بینی بود. من تعجب می‌کنم از رسانه ها و تحلیلگرانی که مدام ذکر می‌کنند همه از انتخاب آقای روحانی شگفت زده شدند. تحلیل‌گرانی که به واقعیات سیاسی و نظرسنجی‌ها توجه داشتند مشارکت بالا در انتخابات را پیش‌بینی کردند و همچنین پیش بینی می کردند که اگر خاتمی و هاشمی از روحانی حمایت کنند انتخاب می‌شود و همچنین به جز رد صلاحیت هاشمی به دلایل مختلف از جمله هزینه بالای تقلب پیش بینی می‌شد که نظام روی سلامت و قانع کنندگی و شفافیت و آزادی انتخابات تاکید داشته باشد که این اتفاق هم افتاد. یکی از عواملی که منجر به این خطای تحلیلگران و رسانه ها می‌شود این است که معمولا حضور خیابانی را نشانه قوت جنبش اجتماعی یا میزان رای محسوب می کنند در حالیکه نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا حضور خیابانی شاخص کاملی نیست. مهمترین شاخصی که باید به آن تکیه کرد نظرسنجی‌های معتبر است که این نظرسنجی‌ها در سال ۸۴ ٬ ۸۸ و ۹۲ با دقت قابل قبولی نتایج انتخابات را پیش‌بینی کرده‌بودند. ولی حضور خیابانی تابعی از شرایط امنیتی است اگر هزینه حضور در خیابان زیاد باشد؛ جنبش انتخاباتی خود را در خیابان نشان نمی‌دهد. ولی به این معنا نیست که وجود ندارد. در سال ۸۴ فضای خیابان‌ها گرم بود به خصوص در تهران ولی آقای معین نفر اول نشد و آقای هاشمی رئیس جمهور نشد. در سال ۹۲ هم مثل سال ۷۶ حضور در خیابان قبل از انتخابات ممکن نبود ولذا تحلیل‌گرانی که روی حضور خیابانی حساب می کردند غافلگیر شدند. در سال ۷۶ هم کسی پیش بینی نمی کرد آقای خاتمی ۲۰ میلیون رای بیاورد همانطور که در سال ۹۲ هم نتیجه انتخابات را از خیابان نمی‌شد پیش بینی کرد ولی اگر برنظرسنجی‌های معتبر تکیه می کردید که اتفاقا در این انتخابات در دسترس بود غافلگیر نمی شدید. اکثر رسانه ها و تحلیلگران اصلاح طلب به نظرم در دام این شاخص اشتباه برای قوت این جنبش اجتماعی انتخاباتی افتادند اما اگر به نتایج نظرسنجی‌های توجه می‌شد مشخص بود که مشارکت در انتخابات بالاست و از چند روز قبل از انتخابات آقای روحانی شانس اول ریاست جمهوری بود و کسانی که غافلگیر شدند به دلیل ضعف در تحلیل‌ و عدم استفاده از ابزار رصد اجتماعی بود. من قبول ندارم که جامعه ایران پیش بینی ناپذیراست بلکه غافلگیری به این دلیل است که درست از ابزار روشمند و علمی رصد اجتماعی استفاده نمی کنیم. در این انتخابات رسانه‌ها هم نمره قبولی نگرفتند و نتوانستند موج حمایت از آقای خاتمی و موج حمایت ارآقای هاشمی و موج حمایت از اقای روحانی را رصدکنند و نشان بدهند و بازنمایی رسانه ای بکنند. روشنفکران هم نقش کلیدی ایفا نکردند ملکیان تنها روشنفکر شاخصی بود که از روحانی حمایت کرد. بسیاری از روشنفکران اعلام حمایت نکردند و تعدادی از روشنفکران دینی یکی دو روز قبل از انتخابات این کار را کردند که دیر بود و بیشتر همراهی با موج مردم بود در حالیکه روشنفکران را شما با نقشی که در این بزنگاههای تاریخی ایفا می کنند باید بسنجید. علاوه بر روشنفکران و رسانه ها و تحلیلگران تشکلها و احزاب اصلاح طلب وبسیاری از چهره های کلیدی اصلاح طلب نمره قبولی نگرفتند بخصوص بعد رد صلاحیت هاشمی فضا به سمت عدم شرکت یا تحریم رفت و بسیاری از این احزاب سازمانی مثل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تلویحا انتخابات را تحریم کردند. شورای هماهنگی راه سبز امید تلویحا تحریم کرد. این تشکل‌ها مدعی اصلاح طلبی جامعه محور هستند اما توجه نکردند که بیش از هفتاد درصد از مردم تمایل به شرکت در انتخابات دارند و درصد زیادی از آنها هنوز تصمیم نگرفته بودند که به چه نامزدی رای بدهند اما این تشکل‌ها آنها را به امان خدا رها کردند وتلاش نکرد این موج را حمایت بکند ولی خوشبختانه این فشار از پایین اینقدر زیاد بود که علی رغم اینکه راس اصلاح‌ طلبان چندان چابک و فرصت شناس نبود اما توانست خاتمی را قانع کند که با همان شورای مشاوران اصلاح طلب در انتخابات نقش ایفا کند و خاتمی هم برخلاف قبل نقش تعیین کننده ایفا کرد و واقعا رهبری سیاسی درخشانی در یکی دو هفته قبل از انتخابات از خود نشان داد و برخلاف نظر اکثر مشاورانش وقتی فشارو تقاضای اجتماع را دید پای ائتلاف ایستاد شخصا از عارف خواست که کناره‌گیری کند و به نحو موثری از روحانی حمایت کرد که فکر می کنم آن ویدیوی حمایت خاتمی از روحانی نقشی تعیین کننده داشت و صدای حمایت خاتمی را حتی به روستاها هم رساند. حمایت هاشمی از روحانی هم در پاسخ به تقاضای اجتماعی صورت گرفت و در نتیجه انتخابات نقش مهمی داشت. مجری: نظرسنجی‌ها هم تا یکی دو روز قبل ازانتخابات و چند روز قبل از انصراف عارف نشانه ای از پیروزی روحانی یا مشارکت بالا نداشتند همین‌طور سلامت انتخابات هم مورد تردید بود. جلایی پور: از چند ماه قبل همه نظرسنجی‌ها نشان می‌دادند که مشارکت درانتخابات بالا خواهد بود نظرسنجی آی پوز هم مشارکت در انتخابات را ۷۰ درصد پیش‌بینی می‌کرد ولی از این میزان، درصد بالایی تصمیم نگرفته بودند که به چه نامزدی رای می دهند و چه بسا اگرائتلاف زودتر صورت می گرفت و احزاب اصلاح طلب منفعل نبودند و شورای هماهنگی٬ سازمان مجاهدین انقلاب و چهره های کلیدی مثل خوئینی ها زودتر از روحانی حمایت می کردند و رسانه ها کمتر بر طبل تحریم می کوبیدند چه بسا روحانی می توانستند ۵ یا ۶ میلیون بیشتر از این رای بیاورد .

مجری : برخی مواضع گذشته آقای روحانی مانند سخنرانی او بعد از عاشورای ۸۸ با رویکرد اصلاح طلبان کاملا متفاوت است. آیا موضع گیری های کاندیدای اصلاح طلبان نباید با منشور آنها تطابق داشته باشد؟ و اگر عارف و روحانی کاندیدا نمی شدند و یا رد صلاحیت می شدند اصلاح طلبان چه موضعی می گرفتند؟

جلایی پور: اصلاح طلبان به روحانی رای دادند چون گزینه بهتری نداشتند. ولی روحانی هم به حدی که در رسانه ها مطرح می‌شود گزینه حداقلی نیست. در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی حتی از برآیند اصلاح طلبان سیاست‌های منسجم تری دارد. محمد جواد ظریف در پست وزیر خارجه٬ بهترین دیپلمات موجود دستگاه سیاست خارجی ایران است و مواضع روشنی دارد وبه طور شفاف‌تر تنش زدایی با جهان و ارتباط با آمریکا را دنبال خواهد کرد. در عرصه اقتصاد تیم آقای نیلی از بهترین نیروهای اقتصاد ایران هستند و از دوره دوم آقای خاتمی هم سیاست‌های اقتصادی متنسجم تری دارند. فقط در عرصه سیاست داخلی و فرهنگی نیروهای روحانی محافظه کارتر از خاتمی هستند. در این زمینه باید به امکانات هم توجه کنید ما الان هم در رستورانی نیستیم که انواع و اقسام منوهای لذیذ جلوی ما باشد و یکی را بخواهیم انتخاب کنیم بلکه بیشتر شبیه کسی هستیم که بعد از طی کردن گردنه‌های پرخطر به قله رسیده‌است و نان و پنیری در اختیاردارد و باید همان را بخورد. در این زمینه کارهایی که دولت روحانی انجام نخواهد داد خیلی مهم‌تر از کارهایی است که انجام خواهد داد. همین که اجازه بدهد جامعه نفس بکشد و نیروهای اصلاح طلب در جامعه کار خود را انجام دهند گام بسیار مهمی هست برای اینکه داوری درستی داشته باشید باید این دولت را با دولت احتمالی جلیلی یا قالیباف مقایسه کنید.

مجری: با توجه به صحبتهای امروز خامنه ای در مراسم تنفیذ، به نظر شما آقای روحانی به عنوان رییس جمهور چقدر امکان اجرای برنامه های اصلاح طلبانه مورد نظر خود را دارند ؟

جلایی پور: ادبیاتی که آیت الله خامنه ای به‌کار بردند خیلی نرم‌تر از قبل بود اما در مورد سیاست خارجی همچنان همان لحن قبلی را حفظ کرد. در مجموع به نظر می‌رسد که حتی در راس هرم قدرت سیاسی نیز تمایلی برای گشایش وجود دارد اما در همان قالب ادبیات قبلی مطرح می‌شود و طبیعتا تردیدهایی هم دارند. ولی در مجموع فضا برای روحانی آماده‌است و بدون تردید روحانی نسبت به گزینه های بدیل مانند جلیلی و قالیباف در این زمینه کامیاب تر خواهد بود. جهان نیز از تنش زدایی با ایران استقبال بیشتری خواهد کرد؛ اما تحریم‌های اقتصادی خیلی دیر اعمال می‌شود وخیلی دیر هم برداشته می شود. بسیاری از تحریم‌هایی که علیه عراق اعمال شده بود هنوز برداشته نشده‌است. فرایند تنش زدایی از سیاست خارجی و کاهش تحریم‌ها پروسه زمان بری خواهد بود٬ ولی همین که شرایط بدتر نشود در این مرحله گام بسیارمهمی است.

مجری : یعنی بدتر نشدن شرایط برای شما عامل تعیین کننده‌ای است ؟

جلایی پور: شرایط بهتر خواهد شد. ولی باید توجه داشته باشیم که خاتمی و موسوی اصلا جزو گزینه های ما در این انتخابات نبودند و انتخاب آنها ممکن نبود ما بین گزینه های ممکن روحانی را انتخاب کردیم که اتفاقا از آنچه که تصویر می‌شود اصلاح طلب تراست. ما به اسم کار نداریم به رسم کارداریم وشما توجه داشته باشید که حمایت اجتماعی از ایشان نقش تعیین کننده‌ای ایفا خواهد کرد. دراین انتخابات اتفاق خیلی مبارکی افتاد و سرمایه های نمادین جدیدی ساخته ما قبلا فقط آقای خاتمی را داشتیم اما الان چند چهره جدید داریم در سال ۸۸ آقایان موسوی و کروبی سرمایه نمادین شدند و در این انتخابات روحانی و عارف به سرمایه ها ی نمادین اصلاح طلبی ایران افزوده شدند. آقای روحانی بسیار اصلاح طلبانه تر از انتظار ظاهر شد مواضع روحانی در مناظره‌ها از مواضع موسوی و کروبی قبل از انتخابات اصلاح طلبانه تراست. موسوی بعد از انتخابات بیشتر درخشید و چه بسا که اگر موسوی رئیس جمهور اعلام می‌شد. درسال ۸۸ سیاست‌های مشابه روحانی پیش می گرفت و چه بسا ایشان هم دولت فرا جناحی تشکیل می‌داد و مواضعش همین‌گونه بود و چه بسا نطقی که در جلسه تنفیذ می‌خواند شبیه نطق روحانی بود. من فکر می‌کنم که اگر این حمایت اجتماعی و فشار اجتماعی تداوم داشته باشه بال جنبش اجتماعی و اصلاح طلبی ضعیف نشود دولت روحانی هم ناگریزاست مواضع اصلاح طلبانه‌تری داشته باشه و خود روحانی هم به مرور اصلاح طلب‌تر خواهد شد.

مجری: خود شما هم اشاره کردید که خاتمی به نظر شورای مشاورانش توجهی نکرد و احزاب مهم اصلاح طلب مانند سازمان محاهدین انقلاب موافق شرکت در انتخابات نبودند در اینصورت آیا اصلاح طلبان نقشی داشتند؟

جلایی پور: با توجه به اینکه احزاب فراگیر در کشور وجود ندارد و نظام دو حزبی حاکم نیست ما با سیاست ورزی تکامل یافته فاصله داریم و در این انتخابات شورای مشورتی اصلاح‌طلبان که حول آقای خاتمی تشکیل شده‌است. اصلاح‌طلبان را نمایندگی می‌کرد. این شورا احتمالا از آقای قالیباف حمایت نمی کرد و حتی از روحانی هم دیر هنگام حمایت کرد ولی به هرحال این اتفاق افتاد و تجربه هم نشان داد تحلیلشان درست بوده است.

مجری: ولی نهایتا این خاتمی بود که مسئله را پیش برد.

جلایی پور: بله خاتمی هدایت کرد ولی چند عضو کلیدی شورا در پاسخ به تقاضاهای اجتماعی از روحانی حمایت کردند و به نحو خوبی رایزنی کردند و بقیه اعضا را همراه کردند و شورایی تشکیل شد که برای ائتلاف تلاش بکند. خاتمی هم پای قضیه ایستاد و از عارف درخواست کرد که کناره گیری کند عارف هم مسئولانه این کار را کرد و بعد حمایت خاتمی و هاشمی زمینه پیروزی روحانی را فراهم کرد البته نقش شخص روحانی رانباید دست‌کم گرفت ایشان در مناظره ها بسیار خوب ظاهر شدند .

مجری : رئیس جمهور حتی نمی تواند وزرای خود را انتخاب کند و خاتمی پس از۸ سال گفت من یک تدارکاتچی بودم با توجه به این به نظر شما چالشهای پیش روی روحانی چیست؟

جلایی پور: آقای خاتمی نگفت که من تدارکاتچی هستم گفت عده ای ریس جمهور را تدارکاتچی می خواهند و به‌ ‌نظرم حتی اگر این را می گفت اشتباه می‌کرد. علی رغم همه محدودیت‌ها ریاست جمهوری و کابینه قدرتش حتی از ۲۰ درصد هم بیشتر است و اگر خوب فرصت سازی شود و از ابزارها به نحو مطلوب بهره گرفته شود؛ دولت نقش تعیین کننده ای دارد وحتی شانس‌هایی برای تاثیر گذاری روی سایر بخش‌های قدرت هم دارد. به‌خصوص در بحران جانشینی اینکه کسی مثل روحانی رئیس جمهور ایران باشد و هاشمی رئیس مجمع تشخحیص مصلحت باشند نظام باشد و خاتمی بتواند در عرصه عمومی تنفس کند؛ امکان و ضرورت مهمی برای کاسته شدن هزینه های تغییرات آینده است.

این دولت هم موانع و مشکلات زیادی خواهد داشت ولی برآورد من این است که این مشکلات کمتر از یک دولت اصلاح‌طلب خواهد بود. مزیت نسبی روحانی نسبت به خاتمی و یک دولت کاملا اصلاح طلب این هست که راس هرم قدرت سیاسی با ایشان همراهی بیشتری دارد و موانع کمتری برای وی ایجاد خواهد شد و این یک فرصت است. اگر دولت کاملا اصلاح طلب بود و کسی مثل آقای خاتمی رئیس‌جمهور بود بال جامعه محوراصلاحات قویتر می‌شد ولی بال اصلاحات حکومتی یا به تعبیر آقای علوی تبار بهبود خواهی حکومتی ضعیف می‌شد. یکی از ضعفهای اصلاحات در دوران ۸ ساله آقای خاتمی هم همین بود. اگر آقای روحانی بتواند این ضعف را برطرف کند و از آن طرف آقای خاتمی و آقای هاشمی و مجموعه نیروهای اصلاح طلب در جامعه هم نقش خودشان را ایفا کنند یک فرصت درخشان و به‌نظرم بی نظیر در اختیار جامعه ایران قرار گرفته‌است که شاید تکرار نشود و از این فرصت درخشان باید نهایت استفاده را کرد بویژه اینکه افرادی مانند اوباما و جان کری در دولت آمریکا حضور دارند و در ایران کسی مثل آقای روحانی ریس جمهوراست. تا جای ممکن باید از اصلاحات بالا در دولت و اصلاحات پایین در جامعه را در این ۴ سال تقویت کرد و اصلاح طلبان نواقص خود را برطرف کنند. در این حالت می توان امید داشت که نه در سال ۹۶ بلکه در سال۱۴۰۰ دولت اصلاح طلبانه تری داشت.

مجری: رابطه بدنه جنبش با رئیس جمهور چگونه باشد که این پشتوانه برای چهار سال بعد حفظ شود ؟

جلایی پور: اول اینکه خیلی از این نیروهای رادیکال از روحانی حمایت نکردند و بدنه اصلی نیروهای تحول خواه و دموکراسی خواه و اصلاح طلب حامی روحانی واقع نگرند و انتظار زیادی از او ندارند و به همین که خطرها دفع شد و در سیاست خارجی و اقتصاد کمی گشایش ایجاد شود و جامعه درعرصه های فرهنگی و اجتماعی نفس بکشد قانع‌ هستند. اما به هر حال چه آنهایی که از روحانی حمایت کردند و چه آنهایی که حمایت نکردند؛ باید بروند و با هزینه کمتر در جامعه کار خود را انجام دهند ؟

مجری: چه کارهایی ؟

جلایی پور: خیلی کارها که طی سالیان اخیر ناممکن بود و خیلی دیگر هم امکان انجام آن در دوره ۸ ساله خاتمی بود ولی متاسفانه انجام نشده است مانند نهادسازی٬ تقویت بنیه تشکیلاتی٬ بنیه رسانه ای و بنیه اقتصادی٬ بدون تشکیلات ٬ پول و رسانه شما نمی‌توانید قدرت اجتماعی خود را به قدرت سیاسی تبدیل کنید و فقط می توانید جنبش‌های انتخاباتی ایجاد کنید و بعد هم شاهد افول آن باشید. تداوم قدرت اجتماعی به نحو موثر وپایدار به تشکیلات، پول و رسانه نیاز دارد که نیروهای اصلاح طلب هیچکدام را ندارند.نهادهای اجتماعی مستقل از دولت ضعف زیادی دارند. در تقویت بنیه نهادی جامعه مدنی گام‌های کوچکی برداشته شده است و این‌ها را باید تقویت کرد. نکته دیگرکه مایه خجالت هست این که مجموعه نیروهای اصلاح طلب و نواندیشان دینی و تحول خواه چند مدرسه دارند؟ وقتی شما ایران را با جوامع قابل مقایسه‌ای مثل ترکیه بسنجید این ضعف ما خیلی بیشتر آشکار خواهد شد. دراندونزی٬ مصر٬ مالزی و ترکیه علی رغم اینکه در خیلی زمینه‌ها از جامعه مدنی ایران عقب تر هستند اما در این زمینه فوق العاده جلوترند. فقط تشکیلات سینورثی در استانبول هزاردرس خانه دارد٬ که آثار سینورثی را می‌خوانند که نقشی شبیه شریعتی در ایران دارد و نواندیش دینی آنها است. صدها خیریه ای که هر کدام آنها اندازه محک است. دوهزار مدرسه٬ پر مخاطب ترین شبکه ماهواره ای٬ پرمخاطب ترین روزنامه٬ روزنامه زمان و دانشگاه توسط این احزاب شکل گرفته‌است. ستون فقرات اقتصاد مستقل از دولت درترکیه دست همین شبکه است و حزب اعتدال توسعه با اتکا به آن می‌تواند قدرت را در دست بگیرد و به نظر نمی‌آید دیگر کنار برود بلکه احتمالا همین حزب تبدیل به دو جناح می‌شود و نیروی سیاسی دیگری توان رویارویی با حزب اعتدال و توسعه را ندارد. زیرا بنیه مدنی و اقتصادی قویی پیدا کرده است. همین الگو در مصرو اندونزی و مالزی هم وجود دارد ولی متاسفانه درایران بنیه نهادی مستقل از دولت٬ نیروهای تحول خواه و دموکراسی‌خواه بسیار ضعیف است و وقتی کسی شبیه روحانی رئیس جمهور می شود فرصت برای تقویت وجود دارد. لذا حتی آنهایی که از موضع رادیکال مخالف روحانی بودند و به او رای ندادند الان این فرصت را دارند که تمام کارهایی که می خواستند را انجام دهند و اصلاحات جامعه محور را با هزینه کمتر دنبال کنند و در این زمینه انتظاری که از روحانی وجود دارد این است که مانع کمتری ایجاد کند و برآورد من این است که اگر کمک چندانی نتواند بکند مانعی نیز ایجاد نخواهد کرد. برای گذار به دموکراسی و رفاه بیشتر نقش نیروهای مدنی را نباید دست کم گرفت تا امروزهم بخش عمده ای از قصور را خود نیروهای دموکراسی خواه داشتند و همه مشکلات را نباید فرافکنی کنند و به موانع دولت نسبت دهند.

مجری: دلیل تقسیم نیروهای دموکراسی‌خواه به تندرو و میانه رو این است که عده ای مطالبات حداکثری و عده ای دیگر مطالبات حداقلی را را دنبال می‌کنند ٬ گروهی به دنبال اصلاحات از بالا می‌روند و برخی اصلاحات از پایین را پیگیری می‌کنند.

جلایی پور: ترجیح من این است که این نیروها از خودشان مطالبات حداکثری داشته باشند و در جامعه مدنی فعالیت حداکثری بکنند. ولی انتظاراتشان از دولت باید واقع گرایانه باشه و توجه داشته باشند که اگر در تئوری مسئول پیگیری پاره ای از این مطالبات دولت روحانی باشد؛ در عمل از این هم کمتر پیش خواهد رفت .

مجری: جناب جلایی‌پور با سپاس از شما مباحث مختلفی در این برنامه مطرح شد در پایان آخرین صحبت شما را می شنویم.

جلایی پور: من مایلم دو نکته دیگر را اضافه کنم؛ حتی اگر در انتخابات شکست می خوردیم براساس معیارهایی که ذکر شد حضور درانتخابات قابل دفاع بود. رسیدن به مکانیزم اجماع و ائتلاف که در این انتخابات اتفاق افتاد افزایش چشم‌گیر سرمایه اجتماعی خاتمی و هاشمی وشکل گیری دو سرمایه نمادین جدید حول روحانی و عارف٬ اصلاح‌طلبانه شدن گفتمان بقیه نامزدها جزحداد عادل و تا حدی جلیلی هرچه که صداو سیما رشته بود در دفاع از رایزنی‌های هسته ای جلیلی در یک مناظره پنبه شد. روشن شد که این خط مشی های فرهنگی٬ اقتصادی و سیاست‌های داخلی و خارجی احمدی نژاد چقدر لطمه زده است. روشن شد که نام ویاد موسوی و کروبی و زندانیان سبز فراموش نشده اند. در۴ سال گذشته هیچ گاه اتفاق نیفتاده بود قدرت اجتماعی اصلاح طلبان به رخ کشیده شود. آیت الله خامنه ای در این انتخابات رسما از مخالفان دعوت کرد که درانتخابات شرکت کنند گفت رای مردم حق الناس است مخالفان را به رسمیت شناخت. حتی اگراصلاح طلبان در انتخابات شکست می خوردند این ها دستاوردهای با ارزشی بود که به نسبت عدم شرکت قابل دفاع بود ولی خوب خوشبختانه با فرصت شناسی و چابکی و انعطاف بدنه اصلاح طلبان که توانست نظرش را به راس اصلاح طلبان بقبولاند پیروزی در انتخابات حاصل شد. رسانه ها٬ روشنفکران وبسیاری از تشکل‌های اصلاح طلب در این انتخابات نمره قبولی نگرفتند به‌نظرم همه این نهادها باید یک تجدیدنظر جدی بکنند. رسانه‌ها و تحلیل‌گران آنها نیز نتوانستند شرایط را به درستی تحلیل کنند تحلیل درستی به مخاطب ارائه دهند. روشنفکران نیزباید ببینند که چطور در این بزنگاه خیلی مهم که جامعه در معرض تهدید است فرصت سازی کنند اما نقش جدی ایفا نکردند. تشکلهای اصلاح‌طلب نیز امیدوارم در انتخاباتهای بعدی تغییر جهت دهند و نقش موثری ایفا کنند و با بسیج اجتماعی راس و بدنه اصلاح‌طلبان را هماهنگ کنند.در اینصورت ۴ سال ریاست جمهوری روحانی خیلی فرصت خوبی برای زمینه‌سازی دستاوردهای بزرگتر است اما در غیراینصورت من بیم دارم که حدود ۴۵ درصد جامعه که از اقشار فرودست تشکیل شده‌است درانتخابات بعدی ۵۰ درصد طبقه متوسط و ۵ درصد طبقه فرا دست را مجدداْ مغلوب کنند و با یک احمدی نژاد دیگر مواجه شویم. اگر بخواهیم این اتفاق نیفتد از همین ابتدا باید رسانه ها و احزاب اصلاح طلب و فعالان مدنی مسئولانه عمل کنند.