English
از بالاترین
رادیوها
شرکت کنندگان
مجموعه‌ها

پناهندگی در اعلامیه جهانی حقوق بشر در گفت‌وگو با خانم مهرانگیز کار

ماده‌ی۱۳

۱. هر شخصی حق دارد در داخل هر کشور آزادانه رفت و آمد کند و اقامت گاه خود را برگزيند.

۲. هر شخصی حق دارد هر کشوری، از جمله کشور خود را ترک کند يا به کشور خويش بازگردد.

ماده‌ی ۱۴

۱. در برابر شکنجه، تعقيب و آزار، هر شخصی حق درخواست پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای ديگر را دارد.

۲. در موردی که تعقيب واقعاً در اثر جرم عمومی و غير سياسی يا در اثر اعمالی مخالف با هدف ها و اصول ملل متحد باشد، نمی توان به اين حق استناد کرد.

ماده‌ی ۱۵

۱. هر فردی حق دارد که تابعيتی داشته باشد.

۲. هيچ کس را نبايد خودسرانه از تابعيت خويش، يا از حق تغيير تابعيت محروم کرد.

نظرات

اگر می‌خواهید با نام مستعار نظر بدهید، پس از نوشتن نظر، نام مستعار خود را در بخش name وارد کنید، سپس گزینه I'd rather post as guest را انتخاب کنید. در این حالت هر آدرس ایمیل دلخواه (مانند a@b.com) را می‌توانید وارد کنید.

متن برنامه

احمد: امروز در خدمت خانم مهرانگیز کار هستیم و به بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر ادامه می‌دهیم. در برنامه امروز سه دیگر ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر را بررسی می‌کنیم و پرسشهای و نظرات شما را نیز خواهیم شنید خانم کار بفرمائید:

مهرانگیز کار: امروز سه ماده دیگر از سی ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را بررسی می‌کنیم. این اعلامیه در سال ۱۹۴۶ تصویب شده است و تمام کشورهای عضو سازمان ملل از جمله ایران خود را پایبند به آن می دانند.

ماده۱۳: هر کس حق دارد در هر کشوری آزادانه رفت‌وآمد کند و اقامتگاه خود را برگزیند و هر کس حق دارد هر کشوری از جمله کشور خود را ترک کند و یا به کشور خود بازگردد.

این ماده خیلی آرمانی و قشنگ است اما مربوط به دورانی است که کشورهای مارکسیستی و کمونیستی به دلیل تغییر و تحولات سیاسی و ایدئولوژیک آزادی رفت و آمد شهروندان را محدود کرده‌ بودند. همچنین این ماده قانونی خیلی فراگیراست ولی بعدها با تصویب اسناد دیگری محدود شد. اجرای این ماده در ایران برای زنان و متهمین دشوار است.

ماده۱۴: هر فردی برای گریز از شکنجه و آزار حق درخواست پناهندگی و بهره‌گیری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد. البته این حق به افرادی که مرتکب بزه ‌کاری‌ عمومی و غیر سیاسی یا کنش‌های ناسازگار با اهداف و بنیادهای ملل متحد شده‌باشند اعطاء نمی‌شود. این ماده اعطای پناهندگی را تضمین نمی‌کند٬ بلکه تنها درخواست پناهندگی را تضمین کرده است. یعنی هرفردی که خود را مشمول شرایط پناهندگی می‌داند٬ می تواند آن را درخواست کند و با بررسی مدارک و شواهد به او پاسخ داده می شود.

ماده۱۵: هر کس حق دارد دارای تابعیتی باشد و هیچکس را نمی شود خودسرانه از تابعیتش محدود کرد و نه می توان حق تغیر تابعیت را از او گرفت.

این ماده از اعلامیه حقوق بشر با محدودیت و موانع زیادی روبه رواست و قانون بین المللی وجود ندارد که براساس آن دولت ها به کسانی که تابعیت ندارند لزوماً حق شهروندی اعطا کنند وهرچند که این ماده حق تابعیت را برای انسانها آزاد دانسته است اما چون تابعیت هر کشور برابر با شهروندی آن کشوراست تا زمانی که دولت - ملتها به شکل کنونی وجود دارند در این زمینه محدودیتهای بسیاری است و تحقق آن با مانع روبرو است.

به عنوان نمونه در ایران کودکان بسیاری با مادر ایرانی و پدر افغان تابعیت و شناسنامه ندارند و نمی‌توانند به مدرسه بروند در حالی‌که مدرسه رفتن یکی از حقوق شهروندی است اما قوانین داخلی ایران در این مورد با ضوابط بین المللی تطابق ندارند.

قوانین ایران مطابق شریعت اسلام است و بر این اساس مادر نمی تواند تابعیت خود را به فرزندش منتقل کند و فرزند نسب خود را از پدرمی گیرد. همچنین دین هم از پدر به فرزند منتقل می‌شود و قوانین ایران در این مورد کاملاً مردسالارانه‌اند.

این سه ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر قصد دارد تا برای همه مردم جهان امکانات بیشتری فراهم کند. اما متاسفانه اجرای آن با محدودیت های زیادی روبروست و در خیلی از موارد به این محدودیتها مشروعیت هم داده می‌شود. در ایران این اعلامیه به صورت قانونی و فراقانونی زیر پا گذاشته می‌شود. زنان ایرانی برای خروج از کشور نیاز به اجازه همسر دارند. اعلامیه حقوق بشر مبنایی برای رویکرد جدید در قبال بشر است که چارچوب و افقی را در برابر بشریت برای زندگی بهتر بر روی کره زمین می‌گشاید اما این اعلامیه تاکنون به صورت آرمانی در هیچ‌ کشوری رعایت نشده است. یکی از مواد مهم این اعلامیه حق پناهندگی و شرایط آن است که در این جلسه به آن می‌پردازیم.

اولین و نخستین قدمی که در راستای اعطای پناهندگی به افراد برداشته شد پس از تشکیل دولت فاشیستی در آلمان بود که بسیاری از مردم به دلیل عقاید دینی یا نژادشان مجبور به فرار از کشور‌شدند.

کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو در مورد وضعیت پناهندگان٬ یکی از اصلی‌ترین منابع حقوق پناهندگی در چارچوب حقوق بین الملل است. البته این سند در آن زمان محدوده جغرافیایی داشت و فقط شهروندان کشورهای اروپایی که در معرض خطر زیادی بودند را دربر می‌گرفت؛ اما بعداً پروتکل ۱۹۶۷ به آن اضافه شد و محدوده جغرافیایی آن حذف شد و اکنون کل ابناء بشر را در بر می‌گیرد. دولت ایران در سال ۱۹۵۱به این کنوانسیون پیوسته و پروتکل سال ۱۹۶۷ را نیز قبول کرده‌است.

استناد این کنوانسیون به اعلامیه جهانی حقوق بشر وهمکاریهای بین‌المللی است و پناهندگی را مساله اجتماعی و نوع‌ دوستانه تلقی کرده‌است. اما هیچوقت ضمانتنامه اجرایی برای حمایت کامل از پناهنده گان وجود ندارد. در همه این سندها تاکید بر همکاریهای بین المللی دولتها با کمیساریای عالی حقوق پناهندگان سازمان ملل است. این کمیساریا بازوی سازمان ملل در این مورد است و بدون حمایت و همکاری دولتها قادر به انجام کاری نیست. این کنوانسیون یا کمیساریای عالی از کسانی که در معرض اخراج و بازگشت اجباری به کشور مبدأ هستند حمایت می‌کند و از سوی دیگر در صدد تسهیل اقامت و رفاه پناهندگان است و از دولتها می‌خواهد که با پناهندگان رفتار مناسبی داشته باشد و از نظر تحصیل اموال منقول و غیر منقول و اشتغال و مسکن و تحصیلات از آنها حمایت کنند و شأن انسانی آنها را رعایت کنند. هر پناهنده در سرزمینی غیر از سرزمین مادریش باید به میزان اتباع کشور پناهنده‌پذیر مورد احترام باشد. البته در این کنوانسیون از پناهجو نام برده نشده‌است بلکه به پناهنده اشاره شده‌است. زیرا زمانی که این کنوانسیون تنظیم شده‌است تفکیکی بین واژه پناهجو و پناهنده نبود. این واژه بعداً ایجاد شده‌است اکنون کسی که وارد کشور دیگری می شود لزوما پناهنده نیست بلکه اگر درخواست پناهندگی داده‌ باشد پناهجو است و تنها پس از طی مراحل مشخص و پذیرش تقاضای او پناهنده محسوب می‌شود. یکی از تاکیدهای مهم این سند این است که پناهندگانی که به صورت غیر قانونی وارد مرزهای کشوری می‌شوند نباید مجازات شوند اما تاکید می‌کند که باید تابع قوانین آن کشور باشند و اگر اقدامی بر ضد نظم وامنیت کشور پناهنده پذیر انجام دهند امکان اخراج آنها وجود دارد. و این امر برای پناهندگان ایجاد مشکل می‌کند زیرا هر کشوری و هر دولتی تعریف خاص خود از امنیت دارد. دولت ایران امنیت را طوری تعریف می‌کند که بسهولت مهاجران و پناهندگان افغان را برخلاف نظر کمیساریای عالی پناهندگان در تهران٬ اخراج می‌کند و همواره مشکلات زیادی برای پناهندگانی ایجاد می‌کند که چه بسا به راستی بر ضد امنیت کشور میزبان اقدامی هم نکرده‌اند. متاسفانه در این زمینه دولتها به تعهداتشان عمل نمی‌کنند و حکم قطعی هم وجود ندارد. بلکه نهایتاً از طریق چانه زنی کمیساریای عالی و دولتها در مورد پناهجویان تصمیم گرفته می‌شود. البته کنوانسیون توصیه هایی در مورد وحدت خانواده پناهنده‌گان و وضعیت کودکان پناهنده دارد اما خیلی وقتها این توصیه‌ها هم نادیده گرفته می‌شود.

مجری: آیا کشورهای مقصد می‌توانند حقوق پناهجویان مانند حق مالکیت، حق سفر، حق ازدواج را محدود کنند؟

کار: این موضوع در اسناد بین المللی به درستی تعریف نشده است و از طرفی حقوق پناهجو و پناهنده هم در این مورد متفاوت است و اگر پناهندگی کسی قبول شود از امکانات زیادی بهره‌مند می‌شود و حتی قبل از طی کامل مراحل پناهندگی اجازه مسافرت دارد. اما مرز بین پناهجو و پناهنده از نظر حقوقی شکافته نمی شود. اما همین تفاوت مشکلات زیادی برای پناهجویان ایجاد می‌کند و باید به آن دقت کرد اگر هموطنی در ایران تحت خطر زیادی باشد کاملا حق دارد که بگوید هرچه باداباد و اقدام به فرار از کشور کند و درخواست پناهندگی کند اما کسانی که در ایران خطر فوری تهدیدشان نمی‌کند باید با دقت این مرز پناهجویی و پناهندگی را بررسی کنند. هرچند کمیساریای حقوق بشر کوشش می کند که در حد امکان دولتهای میزبان را متقاعد کند که وسایل رفاهی پناهجویان را فراهم کنند و مسکن٬ غذا و بهداشت و درمان مناسب در اختیار آنها قرار دهند؛ اما همه اینها به میزان همکاری دولت میزبان بستگی دارد و چون متاسفانه پروسه پناهندگی خیلی طولانی‌است پناهجویان در شرایط دشواری قرار می‌گیرند. البته مراجعی برای شکایت وجود دارد و حتی مشاوران حقوقی و وکلایی نیز در اختیار پناهجویان قرار می‌گیرد اما میزان رسیدگی به این شکایات کاملا به میزان همکاری دولتها بستگی دارد.

مجری: در این قسمت از برنامه٬ آقای بهروز کاظمی مسائل و مشکلات پناهندگان ترکیه را مطرح می‌کنند و بعد نظر خانم کار را در این مورد خواهیم شنید.

بهروز کاظمی : اکثریت دوستانی که در ترکیه پناهجو هستند مشکلات عمومی دارند که اگرچه به ظاهر ساده هستند؛ اما زیست حداقلی پناهجویان را بسیار دشوار می‌کند. ترکیه بیشترین پناهجوهایی که قصد دارند به کشورهای اروپايی پناهنده شوند را در خود جای داده‌است و کمیساریای عالی پناهندگان و همینطور دولت ترکیه آمادگی ایجاد زندگی حداقلی برای پناهجویان را ندارند. اولین نیاز و حق هر انسانی حق بهره‌مندی از مسکن است. که کمیساریای عالی پناهندگان و دولت ترکیه هیچ حمایتی در این مورد از پناهجویان نمی‌کند. افرادی که تازه وارد این کشور می‌شوند با زبان این کشور آشنایی ندارند و ممکن است پول لازم برای اقامت را هم نداشته باشند اما هیچ حمایتی حتی به صورت کوتاه مدت دریافت نمی‌کنند. افراد زیادی شبهای اول ورود به ترکیه را در ساختمانهای نیمه کاره٬ پارکها یا ایستگاههای اتوبوس و قطار خوابیده‌اند و متاسفانه بعضی از خانمهایی که از ایران خارج می‌شوند روزهای اول مجبور به تن فروشی می‌شوند. البته من تاکنون در ترکیه هیچ برخورد ناخوشایند یا ناشایستی از دولت یا مردم ترکیه ندیده‌ام ولی مشکلات وجود دارند. مشکل دیگری که پناهجویان با آن روبرو هستند کسب درآمد است. اینجا حق کار برای پناهجو وجود ندارد و کسانی که از تمکن مالی خوبی برخوردار نیستند ناچار به انجام کارهای سیاه هستند که حقوق بسیار پایینتری از استاندارد دولت ترکیه دارد. مثلا برای کاری که شهروند ترکیه ماهی ۱۴۰۰ تا ۲۰۰۰ لیر دریافت می‌کند. به پناهجوی ایرانی ۶۰۰ تا ۸۰۰ لیر پرداخت می‌شود. مشکل دیگر تعیین شهر محل زندگی‌است. در این مورد نظر پناهجویان خیلی تامین نمی‌شود مثلاً پناهجویان همجنسگراها بعضاً به شهرهای خیلی مذهبی فرستاده می‌شوند که زندگی برای آنها دشوار می‌شود و حتی پناهجویان سیاسی و روزنامه‌نگاران نیز به این دلیل از روابط و دوستان خود محروم می‌شوند. مشکل دیگری که من می‌خواهم به آن اشاره کنم آموزش کودکان است. آموزش در ترکیه بویژه پذیرش در دانشگاهها بسیار دشوار است و مهمتر از همه مشکلات٬ طولانی بودن پروسه پناهندگی است که گاهی ۲ تا ۴ سال طول می‌کشد و به این دلیل باید دولت ترکیه و کمیساریای عالی حقوق پناهندگان را تحت فشار قرار داد که به این مشکلات توجه کند و همچنین باید مؤسساتی ایجاد شود که به پناهجویان مشاوره حقوقی بدهد و در یافتن مسکن و شغل مناسب به آنها کمک کند و در صورت نیاز از آنها حمایت مالی کند.

کار: آقای کاظمی آیا مورد خاصی سراغ دارید که برای حل مشکلی به مشاوران کمیساریای حقوق بشر مراجعه کرده‌باشد؟ در اینصورت چه برخوردی با آنها شده‌است. زیرا کمیساریای عالی پناهندگان باید برای حل مشکلات پناهجویان٬ علاوه بر همکاریهای بین‌المللی٬ همکاریهای اجتماعی نهادهای غیر دولتی آن کشور را نیز جلب کند و سؤال دیگر من این است که آیا مورد خاصی سرغ دارید که در ترکیه اعلام شکایت کرده‌باشد و به شکایتش رسیدگی نشده‌ باشد و آیا اطلاع دارید که ترکیه یکی از دولتهایی است که به پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل پیوسته است و به این دلیل افراد می‌توانند شکایت خود از این دولت را در کمیته حقوق بشر سازمان ملل مطرح کنند؟

کاظمی: یکی از دوستان به دلیل مشکلات مالی تمایل داشتند به یکی از شهرهای ترکیه بروند که از طرف دوستانشان مورد حمایت باشند اما چندین ماه است که پلیس حاضر به همکاری با او نشده‌است و نهایتاً پس از مراجعه مکرر٬ به شهر دیگری در ۳۵۰ کیلومتری شهر مورد نظر فرستاده شده که مشکلات زیادی برای او ایجاد کرده‌است. در مورد شکایت از دولت ترکیه و یا پافشاری بر حقوق پناهجویان٬ نگرانی که همیشه وجود دارد این است که پناهجویان می‌ترسند که اگر برای احقاق حقوق خود پافشاری و شکایت کنند ممکن است پذیرش درخواست پناهندگیشان با مشکل روبرو شود.

کار: پس دادخواهی اساسا امکان پذیر نیست. ما شنیده‌ایم وکلایی در دسترس پناهجویان قرار می‌گیرد اما ظاهراً براساس تجربه شما این امکانات چندان مثمر ثمر نیست. اما در مورد موضوعی که شما به ان اشاره کردید من دوست دارم تجربه خودم را توضیح دهم. همانطور که گفتم کمیساریا باید با همکاری بین المللی٬ دولتها را متقاعد کند که در این مورد همکاری بیشتری داشته باشند و به عنوان نمونه پناهجویان را دیپورت نکند و آنها را در مشقت قرار ندهد. ولی در خیلی از کشورها سازمانهایی برای اسکان پناهجویان و کمک به تحصیل وجود دارد مثلا من در آمریکا پناهنده نیستم ولی از لحظه ای که وارد خاک آمریکا شدم. سازمانی به نام اسکالردت که با سوابق من آشنا بود مرا پیدا کرد و از من حمایت کرد. این حمایتها از طریق سازمانهای غیر دولتی است. دولت حداکثر به من کارت پناهندگی٬ گرین کارت و اسناد سفر می‌دهد اما مثلاً سیستم اکادمیک آمریکا از افراد و سازمانهای متول آمریکایی مبالغی دریافت می‌کند و به شکل فلوشیپ در اختیار دانشگاهها قرار می‌دهد و دانشگاه از افرادی مانند من حمایت می‌کند. من اینجا وکیل نیستم که از این طریق کسب درآمد کنم. همین سازمانها از من حمایت کردند تا زبان یاد بگیرم و کار پیدا کنم. الان ۴ یا ۵ میلیون ایرانی خارج از کشور زندگی می‌کنند که برخی از آنها تمکن مالی خوبی دارند اگر سازمانی بوجود بیاید که کمکهای کوچک این افراد را جلب کنند امکان قابل ملاحظه‌ای برای کمک به پناهجویان فراهم می‌شود اما این ۴ یا ۵ میلیون نفر ایرانی خارج از کشور هنوز نتونسته‌اند بنیادی برای کمک به پناهجویان ایجاد کنند؛ یا وکلای ایرانی خارج از کشور نتوانسته‌اند تشکلی برای کمک به پناهجویان ایرانی ایجاد کنند.

اما من دوست دارم به یک مساله دیگر هم اشاره کنم که ممکن است شما دوست نداشته باشید. درست است که عده‌ای به دلیل عدم امنیت از کشور خارج می‌شوند و تقاضای پناهندگی می‌کنند اما نباید کسی بدون اینکه بتواند ثابت کند که در کشور در خطر است مثلا در عرض یک ماه به کشور دیگری پناهنده شود. اگر همه از این مشکلات خبر داشته باشند؛ به سهولت و بدون اینکه در معرض خطر باشند وارد این پروسه نمی‌شوند. متاسفانه کسانی که بدون دلیل تقاضای پناهندگی می‌کنند فقط به خودشان صدمه نمی زنند بلکه به دیگران هم آسیب می‌زنند. تشخیص اینکه پناهجوی واقعی چه کسی است در حال حاضر برای نهادهای مسئول خیلی دشوار شده‌است. معضل اصلی ما در این زمینه دولت جمهوری اسلامی است که چنان مشکلاتی برای مردم ایجاد می‌کند که آنها را ناچار به تقلب می‌کنند وقتی که در بازجویی به فردی پیغام می‌دهند که با او برخورد خواهد شد ناچار می‌شود که شبانه زن و بچه‌اش را بردارد و از کشور بگریزد. این دولت مردم را از کشور فراری می دهد و همین امر باعث می‌شود که اصول و ضوابط پناهندگی هم تحت تاثیر قرار گیرد و پروسه پذیرش پناهندگی دشوارتر شود.

مجری: خانم کار مخاطبین چند سؤال پرسیده‌اند که من مطرح می‌کنم نخست اینکه آیا به دلیل همجنسگرایی می‌شود تقاضای پناهندگی کرد؟ مخاطب دیگری از اقلیتهای قومی که با اتهام محاربه روبرو است پرسیده است که آیا می‌تواند درخواست پناهندگی کند؟ و مخاطب سوم هم پرسیده است که یکی از نزدیکانشان به دلیل نگارش مقاله‌ای به زندان افتاده است آیا او می‌تواند تقاضای پناهندگی کند؟

کار: بله البته باید این افراد ابتدا از کشور خارج شوند زیرا در غیر اینصورت اگر دولت اطلاع پیدا کند که به دنبال پناهندگی هستند دستگیرمی‌شوند. نفر سوم که به نظر من حتماً‌ می‌تواند درخواست پناهندگی کند .در مورد همجنسگرایی هم چون همجنسگرایان در ایران با خطر مجازات اعدام روبرو هستند می‌توانند درخواست پناهندگی کنند البته طبیعتاً ‌باید بتوانند ثابت کنند که در ایران به دلیل همجنسگرایی در خطر بوده‌اند. در مورد محاربه هم اگر فرد در ایران مرتکب خشونتی نشده باشد و در جرح و قتل کسی متهم نباشد؛ می‌تواند تقاضای پناهدگی کند. چنان که می‌دانیم در جمهوری اسلامی خیلی‌ها بدون اینکه با اتهام قتل یا خشونت روبرو باشند به اتهام محاربه اعدام شده‌اند. به عقیده من کسانی که در اعتراضات مسالمت‌آمیز شرکت داشته‌اند و به اتهام محاربه تحت پیگرد قرار گرفته‌اند میتوانند تقاضای پناهندگی کنند زیرا طبق قانون مجازات اسلامی با یکی از مجازاتهای بریدن دست و پا ٬ به صلیب کشیده‌شدن یا اعدام بر اساس نظر قاضی روبرو هستند.

یک نکته هم من دوست دارم درمورد دیپورت اشاره کنم که شاید مفید باشد. کسانی که به دلیل ارتکاب جرم در کشور میزبان در معرض دیپورت قرار می‌گیرند اگر بتوانند کارشناس معتبر حقوقی به دادگاه ببرند که ثابت کند مجازات این جرم در کشور میزبان حبس است اما در صورت دیپورت به ایران فرد با خطر اعدام روبرو خواهد شد امکان تجدید نظر وجود دارد و معمولاً در بسیاری از موارد گوش شنوایی وجود داشته‌است مثلا گاهی پرونده کوچکی در یک کشور مانند زنای محصنه دوسال حبس دارد اما در ایران منجر به اعدام می‌شود. در اینگونه موارد توجیه قاضی توسط یک کارشناس حقوقی بسیار راهگشا است .

نکته دیگر در مورد پناهندگی استفاده از رسانه‌هاست. ایرانیانی که در خطر هستند بهتر است مسائل خود را در رسانه‌ها توضیح دهند و این به آنها بسیار کمک خواهد کرد زیرا در غیر اینصورت تبعیض در حقوق بشر رخ می‌دهد و من که شهرت دارم به راحتی پناهندگی می‌گیرم اما کسی که بیشتر از من در ایران صدمه دیده و در خطر است باید به سختی همه چیز را ثابت کند. رسانه‌ای شدن مشکلات این مساله را تا حدی می‌تواند حل کند.

مجری: لطفاً در این مورد بیشتر توضیح دهید زیرا مثلا فردی مانند آقای احمد زیدابادی را همه می‌شناسند. ایشان خودشان مشکلاتشان را در رسانه‌ها مطرح نکرده‌اند بلکه خود رسانه‌ها به این موضوع پرداخته‌اند؟

کار: فرض محال که محال نیست اگر آقای زیدآبادی بخواهد تقاضای پناهندگی کند به سرعت همه نهادهای حقوق بشری برای حمایت از ایشان بسیج می‌شوند و طبیعیتاً‌ به سرعت مراحل پناهندگی را طی خواهند کرد و امکانات خوبی هم بدست می‌آورند و در هر کشوری که تمایل داشته‌باشند اسکان پیدا می‌کنند ولی هیچ بعید نیست که کسانی درون زندانها در شرایط خیلی بدتری قرارداشته باشند اما چون در رسانه‌ها مطرح نشده‌اند اسمشان آشنا نیست و بسیار سخت می‌توانند مشکلات خود را ثابت کنند. البته ما راجع به کسانی حرف می‌زنیم که در معرض خطرند و نه کسانی که به دنبال سوء استفاده هستند. اگر کسانی واقعاً در ایران دچار مشکل هستند و اسم و رسمی ندارند اشکال ندارد که کوشش کنند در رسانه‌ها شناخته شوند و راحت تر این پروسه را طی کنند.

مجری: خانم سارا از امارات پرسیده‌اند که اسناد کافی برای پناهندگی ندارند و از طرف دیگر امکان تمدید ویزا در امارات را نیز ندارند و از شما برای دریافت پناهندگی راهنمایی خواسته‌اند و نیما از افغانستان پرسیده‌اند که به اتهام جاسوسی برای نیروهای امریکایی از طرف طالبان تهدید شده‌اند و برای دریافت پناهندگی چه باید بکنند؟

کار: آقای نیما بهتر است به کمیساریای عالی پناهندگان در افغانستان مراجعه کنند و در این مورد مشورت بگیرند و در صورتی که مشکل حادی داشته باشند تقاضای پناهندگی کنند اما در غیر اینصورت ممکن است نتوانند پناهندگی بگیرند؛ چون نصف بیشتر جمعیت افغانستان تمایل به پناهندگی در کشورهای دیگری را دارند. در مورد سؤال هموطن ما در امارات باید بگویم پناهندگی ضوابطی دارد. من در مورد قوانین امارات اطلاعات کافی ندارم اما هر کشوری زمان مشخصی برای پذیرش پناهندگی دارد که پس از سپری شدن آن درخواست پناهندگی امکان پذیر نیست. مثلا در آمریکا پس از انقضاء ویزا حتی باوجود مدارک کافی هم تقاضای پناهندگی پذیرفته نمی‌شود. این خانم باید قوانین امارات را بررسی کنند و اگر این قوانین به ایشان اجازه تقاضای پناهندگی می‌دهد و احساس می‌کنند که درخطرند می‌توانند تقاضای پناهندگی کنند.

مجری: ما امیدواریم در آینده مشکلات پناهجویان ایرانی را با وکلای متخصص مطرح کنیم. در پایان خانم کار تریبون در اختیار شما است سخن پایانی را بفرمائيد.

کار: من به هموطنان عزیز توصیه می‌کنم که اگر در ایران در خطرند حتما اقدام به پناهندگی کنند اما اگر خطری تهدیدشان نمی کند و یا با خطر خیلی سنگینی روبرو نیستند؛ در این مورد مطالعه و دقت بیشتری کنند و مشکلات پناهجویان را در نظر داشته باشند و تصمیم درستی برای آینده خود بگیرند تا دچار مشکلات بیشتر نشوند.