مهشید ندیری: به مناسبت هزارمین روز حصر زهرا رهنورد٬ میرحسین موسوی و مهدی کروبی با آقای مجتبی واحدی روزنامه نگار و فعال سیاسی همراه هستیم. آقای واحدی خبرهای نگران کننده‌ای در مورد وضعیت سلامت آقای کروبی منتشر می شود شما چه اطلاعاتی در این مورد دارید؟
مجتبی واحدی: این نگرانی در مورد همه زندانیان ما وجود دارد زیرا شرایطی که وکلای مستقل٬ امکان دسترسی آزادانه به موکلین خود را ندارند. رسانه ها امکان دسترسی و گزارش وضعیت از زندانها و زندانیان را ندارند؛ یک نگرانی عمومی برای همه زندانیان وجود دارد. طبیعتاً درمورد بعضی افراد بخاطر شرایط سنی و جسمی آنها این نگرانی بیشتر است. کروبی ۷۶ساله٬ موسوی ۷۲ ساله و بهزاد نبوی ۷۰ ساله هستند. برای این افراد شرایط زندانی که نظارت عمومی بر آن وجود ندارد خطر ساز است. آقای کروبی سابقه بیماری دیسک کمر و عصب سیاتیک را از قدیم دارند و چون بخاطر شرایط سنی ایشان اقتضا نمی کرد که دیسک کمرشان را عمل کنند توصیه پزشکان ایشان این بود که روزانه دو بار نرمشهای سنگینی انجام دهند که نیاز به کمک افراد دیگری دارد و حتی اگر نمی توانند شنا کنند هر روز در آب راه برود٬ پیاده روی کند و از صندلی مخصوصی برای نشستن استفاده کند و به این طریق بیماری دیسک کمرشان را کنترل کنند. خوب بسیاری از این شرایط اکنون برای او فراهم نیست. پنجره‌های خانه‌ای که اکنون زندانی است مسدود است و به هوای آزاد دسترسی ندارد و در نتیجه توان و امکان راه رفتن روزانه را هم ندارد. پس تلفیقی از سن بالا٬ فشارهای روحی و روانی و بیماریهای قبلی٬ شرایط را برای هر دوی ایشان نامساعد کرده است آقای منهدس موسوی از جهت قلبی و آقای کروبی از جهت دیسک کمر و ناراحتی پا و زانو شرایط نگران کننده ای دارند.
ندیری: چرا کروبی و موسوی مدتها است که سکوت کرده‌اند و بیانیه دیگری منتشر نمی‌کنند؛ در حالی که بسیاری از زندانیان سیاسی از درون زندان مطالب خود را منتشر می‌کنند؟
واحدی: دوستانی که در زندان اوین هستند همین قدر که خطر می کنند و درحالیکه در چنگال دژخیم هستند پیام می دهند ارزشمند است. اما اینکه بعضی از دوستان هرهفته پیامهای طولانی منتشر می‌کنند نشان می‌دهد که دسترسی کامل به اخبار داخلی و خارجی دارند. اما کروبی و موسوی تنها کانال خبریشان سیمای جمهوری اسلامی است که به نظر من دو کارکرد شکنجه و خبررسانی دارد. به همین دلیل امکان اتخاذ مواضع سیاسی برای آنها میسر نیست. اگرچه اخیراً کروبی پیامی داد و جالب بود ایشان بعد از هزار روز حصر همان مسائلی را گفتند که در اولین پیامشان از حصر توسط خود من منتقل شد که اگر حکومت حتی به اندازه شاه جرئت و غیرت دارد من را به صورت علنی محاکمه کند و به نظر من در پیام جدید یک پله هم جلوتر رفتند و گفتند که دیکتاتوری و استبداد در ساختار حکومت نهادینه شده است. علاوه بر این انتقال پیامهای کروبی هم دشوار است. در سه سال حصر خانگی سه یا چهار پیام بیشتر منتشر نشدهٰ‌است و یکبار در آستانه انتخابات مجلس نهم ایشان پیامی دادند که باعث شد چهارماه همسرشان را از ملاقات محروم کردند. این نشان می‌دهد که حساسیت نسبت به انتشار پیامهای کروبی و موسوی بیشتر از سایر زندانیان است زیرا حکومت از نفوذ در جامعه مطلع است و از آن وحشت دارد.
ندیری: خامنه ای اخیراً گفته‌است که موسوی و کروبی و رهنورد در مجالس خصوصی به اشتباهات خود اعتراف می کنند؛ ولی در فضای عمومی این کار رو نمی کنند و تلویحاً رفع حصر را به این موضوع منوط کرده‌اند به نظر شما این موضوع واقعیت دارد؟
واحدی: خود حکومت هم قبول دارد که کروبی و موسوی در زندان خانگیشان توسط دهها دوربین و سیستمهای مراقبت کنترل می شوند یقینا اگر آقای کروبی در گوش خانمش هم چنین حرفی زده بود صدبار فیلمش را از تلوزیون جمهوری اسلامی پخش کرده بودند. پس حتی اگر کسی کروبی را نشناسد هم می تواند بفهمد که خامنه ای به صراحت دروغ می گوید. آیت الله خمینی گفت برای حفظ نظام نماز را هم می‌توان تعطیل کرد. پس لابد دروغ یا تجاوز در زندان کهریزک هم پذیرفتنی است. اما کمتر کسی حتی از طرفداران خامنه ای این حرف را باور می کند. دو سال پیش هم یکبار خبر گزاری مشرق و خبرگزاری فارس اعلام کردند که کروبی در حال نگارش توبه نامه است و من همان وقت هم گفتم که کروبی ممکن است از همکاری ده ساله‌اش با خامنه ای توبه کند اما مبارزه با استبداد خامنه ای توبه نخواهد کرد.
ندیری: یکی از کاربران پرسیده‌است که آیا با شورای هماهنگی راه سبز امید در حال حاضر رابطه‌ای دارید؟
واحدی: من هم مثل خیلی از ایرانیان اسم این شورا را شنیده‌ام و برای آنها آرزوی موفقیت می کنم.
ندیری: یکی از کاربران پرسیده‌است که جنبش سبز هیچوقت دارای صدای واحد و دموکراتیک نشد و سرانجامش به حصر و خاموشی رهبرانش ختم شد و از وب سایتهایی مثل کلمه و راه سبز انتقاد کرده است که مثل شبکه های شبه مافیایی و سانسورگر فعالیت می کنند و خیلی از بزرگان سبزنما فقط به انتظار حرکتی از ملت نشسته‌اند تا درباره آن حرفی بزنند و خودنمایی کنند. آیا شما این انتقاد را قبول دارید ؟
واحدی: با هر مجموعه‌ای که فعالیت می کند عده‌ای موافق و عده‌ای مخالف‌اند. من اخبار بعضی از رسانه‌هایی که شما نام بردید را در کنار دهها رسانه دیگر از جمله رجا نیوز و جهان نیوز البته با علاقه و اشتیاق و امید بیشتری پیگیری می‌کنم. اما همانطور که نگاه مثبت دارم نگاه انتقادی هم نسبت به آنها دارم. متاسفانه نوعی از انحصارطلبی هم در آنها دیده می شود. مثلاً من در آن سایتها هیچ راهی ندارم و مهم نیست من به اندازه کافی تریبون دارم و حرفم را می‌زنم. اما محمد نوریزاد هم در این رسانه‌ها سانسور می‌شود. نوری زاد یکی از شجاعترین افرادی است که علیرغم سوابقش خودی و غیر خودی را بطور کامل کنار گذاشته‌است و به پابوس یک کودک بیگناه بهایی می‌رود و مادر ستار بهشتی را در آغوش می‌گیرد و به سید علی خامنه‌ای نامه می‌نویسد و شجاعانه انتقاد می کند. اما یکی از خبرهای مربوط به محمد نوریزاد در سایتهای معروف جنبش سبز منتشر نمی شود و این در واقع نوعی تقسیم بندی منتقدان و مخالفان و مبارزان داخل کشور است که تا بحال بارها ضربه این تقسیم بندی‌ها را خورده‌ایم.
ندیری: آیا این رویه معمول همه رسانه‌ها نیست که با اخبار انتخابی برخورد می‌کنند و برخی اتفاقات را نادیده می گیرند و برخی دیگر را بزرگ می کنند؟
واحدی: ما در دنیا هم برخی از رسانه‌ها تریبون یک حزب یا گفتمان سیاسی هستند و طبیعی است که بیشتر وقت و انرژی شان را در اختیار دیدگاه خود بگذارند . اما رسانه هایی که بعد از جنبش سبز فعال شدند مدعی سخنگویی عمومی این جنبش هستند. بعید می دانم کسی محمد نوریزاد را بخشی از جنبش سبز نداند. علاوه بر آن در بخش نظرات هم معمولاً نظرهایی منتشر می‌شود که نزدیک به نظر گردانندگان سایتها است. ممکن است گفته شود که اگر کسی بخواهد دیدگاه هر سایتی را تخریب کند تریبون در اختیارش نمی‌گذارند؛ اما بعضی موارد تخریب نیست. محمد نوریزاد مادر ستار بهشتی را با مهربانی در آغوش می گیرد و پیام زیبایی به دنیا مخابره می‌کند و برای کسی هم جز خامنه ای ضرر ندارد اما این اخبار در سایتهایی که گفتید منتشر نمی‌شود و من گمان می کنم در این مورد متأسفانه بی سلیقگی و انحصار طلبی است. اما در دنیای امروز رسانه محدود نیست و هر کسی به هر طریقی می تواند پیام خود را برساند کما اینکه اتفاقاتی که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر افتاد نشان داد که انتقال پیام در داخل ایران با همه محدودیتهایی که وجود دارد کار سختی نیست.
ندیری: یکی از کاربران پرسیده‌اند آیا اتفاقی که برای آیت الله منتظری و شریعتمداری افتاد را برای این افراد پیش بینی می کنید؟
واحدی: شرایط حصر موسوی و کروبی اگر بدتر از مرحوم آیت الله شریعتمداری و منتظری نباشد بهتر از آنها هم نیست. حصر مرحوم آیت اله شریعتمداری خیلی طولانی شد و حصر آیت الله منتظری حدود ۵ سال طول کشید و خیلی تأسف انگیز بود. اما رفت و آمد خانوادگی آنها برقرار بود و به اسناد و مدارک شخصی٬ کتابها و روزنامه دسترسی داشتند در حالیکه در مورد موسوی و کروبی چنین نیست. در مورد مرحوم آیت الله شریعتمداری در شرایط اول انقلاب متاسفانه همه کسانی که بعداً خودشان دچار چنین وضعیتی شدند از جمله مرحوم آیت الله منتظری٬ کروبی و موسوی از این محدودیتها حمایت کردند و یا حداقل سکوت کردند. از این جهت آیت الله شریعتمداری شرایط بدتری داشت. اما آیت الله منتظری در دوره اصلاح طلبان حصر شدند و حداقل اسمشان مطرح بود. بنظر من هم چیزی که ممکن هست شرایط را عوض کند فشارهای داخلی و بین المللی است وگرنه خامنه‌ای کینه‌ای ۲۵ ساله از موسوی و کروبی دارد و محدود به جنبش سبز نیست و به نخست وزیری سال ۶۴ موسوی بر می‌گردد و فقط با فشار داخلی و خارجی این افراد از حصر و حبس آزاد خواهند شد.
ندیری: روحانی در تبلیغات انتخاباتی وعده رفع حصر این افراد را مطرح کرد و اکنون هم انتظارات زیادی در این مورد از او وجود دارد به نظر شما موضع فعلی روحانی در این مورد چیست و چقدر امکان نقش آفرینی در این زمینه را دارد؟
واحدی: بنظر من بیش از روحانی بعضی از کسانی که داعیه طرفداری از جنبش سبز و اصلاحات را دارند در این مورد مقصرند که می گویند توقعات را از روحانی بالا نبرید. چرا پیگیری وعده‌های روحانی بالابردن توقعات است؟ اگر روحانی در دانشگاه شریف شعار آزادی زندانی سیاسی و رفع حصر را نمی داد؛ رای نمی آورد. روحانی ساختار حکومت را خیلی بهتر از من و شما می شناسد و اختیارات ریاست جمهوری را می‌داند و با همین شرایط این شعارها را داده‌است. اما اکنون شرایط به گونه‌ای است که فردی مانند عبدالفتاح سلطانی ناچار به اعتصاب غذا است. یک دختر جوانی بنام مریم شفیع پور بخاطر عضویت در ستاد انتخابات کروبی از چهارماه پیش در زندان است و تنها یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده‌اش داشته‌است. حداقل کاری که روحانی می تواند انجام دهد اعتراض است. کروبی در پیامی که روز اول حصرش توسط خود من منتشر کرد. خطاب به آقای روحانی که همراه قالیباف و ناطق نوری خواهان محاکمه کروبی شده بود گفت حالا که شما پیام رهبر را منتقل کردید پیام من را هم منتقل کنید و درخواست کنید که محاکمه من علنی باشد. روحانی حداقل کاری که می تواند بکند این است که با سه سال تاخیر درخواست آقای کروبی را منعکس کند. چون الان تریبون دارد. ظلم بزرگ از سوی کسانی است که می‌گویند از روحانی توقعی نداشته باشید و بگذارید بر رفع تحریمها خارجی متمرکز باشد و بعد به مسائل داخلی برسد. اگر آقای روحانی موفق شود تحریمهای خارجی را بردارد اقدام مثبتی است اما رفع تحریم بدون تحول داخلی به نفع کسانی است که پروژه های بزرگ و اقتصاد کشور را در دست دارند. اقتصاد کشور اکنون در دست سپاه و نیروهای سرکوبگری است که احمدی نژاد بحق به آنها برادران قاچاقچی می‌گفت.
ندیری : آزادی موسوی و کروبی چقدر بر مذاکرات هسته‌ای تأثیر می‌گذارد؟
واحدی: آزادی زندانیان سیاسی و از جمله این بزرگواران یک نشانه هست؛ نشانه ای که حاکمیت بطرف تدبیر و تعقل حرکت می‌کند و می‌تواند در داخل کشور انسجام ایجاد کند و حکومتی که در داخل انسجام داشته باشد و از پشتوانه مردمی برخوردار باشد در چانه زنیها بین المللی از جمله در مسئله هسته‌ای قویتر خواهد بود. اما حاکمیتی که همین امروز در داخل کشور نه اصولگراها قبولش دارند نه اصلاح طلبان و همه از سر ناچاری تحمل می کنند؛ چگونه می تواند از موضع یک دولت قدرتمند با دولتها و نهادهای خارجی مذاکره کند. من هم مانند شما و دیگران از حل مسأله تحریمها بسیار خوشحال می‌شوم اما نباید خودمان را فریب دهیم سالهای زیادی است که کشور با تحریم روبرو است و تا همین یکسال پیش خامنه ای می گفت تحریمها برکت است و باعث پیشرفت شده‌است. و تنها زمانی‌که دسترسی ایشان به دلارهای نفتی کم شد به فکر لغو تحریمها افتاد. خامنه ای به فکر آسایش مردم نیست علت پذیرش توافقنامه ژنو این است که دیگر نمی تواند مانند گذشته از اسد حمایت مالی کند یا به ماجراجویی بین المللی و ارضای شهوات سیاسی‌اش بپردازد. پس ما باید با نگاه واقع‌بینانه به لغو تحریمها کمک کنیم اما رفع تحریمها نباید فقط با هدف تقویت کسانی که بر اقتصاد و سیاست کشور و قوه قضائیه حاکمند باشد.
ندا(کاربر بالاویزیون): رهبران جنبش سبز دچار پارادوکس هستند. درحالیکه از طرف حکومت تحت ظلم و ستم هستند تاکید می کنند که برانداز نیستند و نمی خواهند حکومت را عوض کنند. تا وقتی که این تضادها حل نشود تکلیف هیچکس روشن نیست. تحلیل شما در این مورد چیست؟ سوال دوم هم از شما به عنوان مخالف شرکت در انتخابات پرسیده‌اند که الان چه حسی دارید؟
واحدی: من قبول دارم که بعضی از بی تدبیریها صورت گرفته است. ماههای اول بعد از جنبش سبز تلاش شد عده‌ای را از جنبش بیرون کنند. جنبش سبز خیلی متنوع بود. عده‌ای هم می گفتند مرگ بر اصل ولایت فقیه٬ بنظر من اشکال نداشت کروبی و موسوی این شعار را قبول نداشتند؛ اما اینکه بگوییم کسانی که گفتند مرگ بر اصل ولایت فقیه با ما نیستند یا کسانی که معتقدند که باید قانون اساسی عوض شود با ما نیستند یا کسانی که معتقدند خامنه ای صلاحیت رهبری ندارد با ما نیستند؛ اشتباه بود. یکی از هوشمندیهایی خامنه ای این بود که برای سرکوب جنبش سبز یک سال و نیم فرصت ایجاد کرد تا از درون جنبش سبز عده‌ای طرد شوند و بدنه جنبش روز به روز لاغرتر شود و بعد برخورد با آن راحتتر شد. در این زمینه من با خانم ندا همدل هستم. اما اینکه بخواهیم هفتاد ملیون نفر به خیابان بریزند و کروبی و موسوی را آزاد کنند نیز یک نوع آنارشی را حاکم می‌کند که هیچکس با آن موافق نیست. در یکی از آخرین تماسهای تلفنی که با کروبی داشتم به او گفتم اشتباه شما در ۲۵ خرداد سال ۸۹ این بود که درخواست راهپیمایی دادید و زمانی که حکومت با آن موافقت نکرد آن را لغو کردید. من از شما خواهش می کنم که اینبار حتی اگر اجازه برگزاری راهپیمایی به شما ندادند شما آن را لغو نکنید. اگر هم که نگرانید که اتفاقی بیفتد از ابتدا دعوت به برگزاری راهپیمایی نکنید. ایشان گفت که من حتی اگر خون از دماغ کسی بیاید در مقابل آن احساس مسئولیت می‌کنم؛ البته گفتند که من هر اتفاقی که بیفتد این راهپیمایی را لغو نمی کنم. خود حکومت هم شرایطی را پیش آورد که ایشان راهپیمایی را لغو نکند چون قبل از ۲۵ بهمن دو سه روز در حصر موقت بودند و بعد هم ۲۸ بهمن حصر کامل آنها آغاز شد. نگرانی تأمین امنیت مردم واقعاً وجود دارد. اگر ما از مردم دعوت کنیم و راهپیمایی شکل بگیرد و کسی صدمه ببیند یا کشته شود. بعد یک آقایی بیاید بگوید ما باید از رهبر معذرت خواهی کنیم و برویم در کنار همین رهبر کار کنیم. چرا کسی را بکشتن دهیم؟ما ابتدا باید به یک حرف واحد برسیم. کروبی موضوع را روشن کرد و در آخرین پیامش گفته‌است که دیکتاتوری و استبداد در ساختار این حکومت نهادینه شده‌است که معنای آن کاملاً روشن است.
در مورد انتخابات من کماکان معتقدم که بخصوص با اتفاقات اخیر روشن شد که انتخابات بیش از اینکه نفعی برای مردم داشته باشد؛ خامنه ای را از یک بحران نجات داده‌است. من قبول دارم که روحانی با احمدی نژاد فرق می کند و ظریف یا شمخانی با جلیلی و به طور کلی دولت روحانی و احمدی‌نژاد کاملاً فرق می‌کنند. اما باید برای هر عمل سیاسی هزینه و فایده آن را ارزیابی کنیم. خوشبختانه نظرات من به شکل مکتوب قبل از انتخابات وجود دارد که گفته‌ام خامنه ای در شرایطی است که اگر دوستان جنبش سبز بایستند امتیازات زیادی می‌توانند از او بگیرند و نباید در زمینی که وی طراحی کرده بازی کنیم. من نگران این هستم که چهار سال دیگر قاضی مرتضوی و سید احمد خاتمی و سعید جلیلی کاندیدا شوند و دوستان جنبش سبز بگویند برای اینکه احمد خاتمی و مرتضوی رای نیاورند بهتر است به جلیلی رای دهیم.
ندیری: منظورتان از ایستادن چیست؟
واحدی: خامنه ای نیاز به یک انتخابات با حضور چند کاندیدای متفاوت داشت و اگر اصلاح طلبان ایستادگی می کردند؛ من یقین دارم که به کاندیداتوری رفسنجانی تن می‌داد. چون خامنه‌ای متاسفانه هیچ دغدغه داخلی ندارد و تنها برای مشروعیت خود در خارج از کشور نیاز به یک انتخابات باشکوه داشت. اما روشی که دوستان اصلاح طلب در پیش گرفتند بازی در زمینی بود که توسط خامنه‌ای طراحی شده بود. من پیش بینی می‌کنم که سه سال بعد برای انتخابات ۹۶ نقدی٬ جلیلی و احمد خاتمی را کاندیدا کنند و بعد اصلاح‌طلبان بگویند به جلیلی رای دهیم چون ظاهر مرتب‌تری نسبه به دو کاندیدای دیگر دارد. اما به نظر من این سیاست ورزی نیست و به این دلیل شرکت در انتخابات را بدون تضمین حداقلهایی از خواستهای اصلاح طلبان و مردم اشتباه می‌دانستم. کما اینکه امروز همان دوستان اصلاح طلب می گویند از روحانی توقع برآورده کردن مطالبات خود را نداشته باشید. ما باید دلمان خوش باشد که سعید جلیلی رئیس جمهور نیست و وزیر خارجه از فیس بوک استفاده می‌کند. انشالله مبارک باشد.
کاربر بالاترین: خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات تدارکاتچی نظام بود آیا از روحانی که بارها تاکید کرده اصلاح طلب نیست؛ می شود بیشتر از یک تدارکاتچی انتظار داشت؟
واحدی: روحانی شخصیتی متفاوت از خاتمی دارد. هم جاه طلبتر از خاتمی و هم به لحاظ سیاسی مسلط تر از اوست. من خاتمی را از لحاظ اخلاقی و خصوصیات شخصی به روحانی ترجیح می دهم اما همین ویژگیها برای روحانی فرصتی فراهم کرده است. او دنیا را خوب می شناسد٬ شرایط فشار را خوب درک می‌کند و خامنه‌ای به روحانی نیاز دارد. روحانی هم خیلی به این جایگاهی کنونی‌اش علاقه‌مند است و شجاعتر از خاتمی هم هست چون بر خلاف خاتمی قبل از انقلاب سابقه مبارزاتی داشته است. من به او انتقاد دارم اما نکات مثبت او را نیز می‌بینم. روحانی از خاتمی باهوش‌تر٬ جاه‌طلب تر و شجاعتر است و به همین دلیل اگر جنبش سبز٬ رسانه ها و فعالان سیاسی او را تحت فشار قرار دهند در تعامل با خامنه‌ای می تواند امتیازاتی بنفع مردم بگیرد.
ندیری: با توجه به این نکاتی که گفتید چقدر به پایان حصر و یا برگزاری محاکمه عادلانه رهبران جنبش سبز امیدوارید؟
واحدی: این موضوع به توقعات ما از روحانی بستگی دارد. دوستان اصلاح طلب نباید سخنگوی روحانی شوند و تبلیغ کنند که نباید از او توقعی داشت. باید از او توقع داشت و خواست که در این زمینه مداخله کند.
کاربر بالاویزیون: آیا امکان برگزاری دادگاه عادلانه برای این افراد وجود دارد؟
واحدی: من گمان نمی کنم در آینده نزدیک دادگاهی بصورتی که کروبی خواسته برگزار شود. این حکومت به اندازه شاه شجاعت و غیرت برگزاری داگاه علنی با حضور رسانه ها را ندارد. اگر روزی حاکمیت به این حد از غیرت و شجاعت برسد قبل از آن خیلی از مسائل و مشکلات حل می‌شود.
ندیری: پیش بینی شما درباره آینده حصر چیست و تا کی ادامه پیدا خواهد کرد؟
واحدی: با شناختی که از موسوی و کروبی دارم گمان نمی کنم که افق روشنی برای رفع حصر باشد. چون خامنه‌ای توقع دارد موسوی و کروبی در صورت رفع حصر سکوت کنند و یا از گذشته معذرت خواهی کنند. اما هیچ یک از این خواسته‌ها انجام نخواهد شد. مگر اینکه شرایط به گونه‌ای تغییر کند که خامنه ای علیرغم میل باطنی ناچار به این کار شود. همانطور که ناچار شد با ریاست جمهوری روحانی کنار بیاید. اگر دوستان جنبش سبز و فعالان سیاسی داخل کشور و شخص روحانی درست عمل کنند در آن صورت می‌توان آزادی موسوی٬ کروبی و رهنورد را به خامنه ای تحمیل کرد.
ندیری: در مورد حصر صحبت دیگری دارید؟
واحدی: من بعنوان کسی که پیشتر به عنوان سخنگو و مشاور کروبی منتقل کننده پیامهای قبلی او بوده‌ام و امروز بعنوان یکی از علاقه‌مندان او٬ باز هم پیام کروبی را به آقای روحانی می‌گویم و از روحانی می‌خواهم اکنون که در جایگاه قوی تری نشسته‌است؛ خواسته کروبی را عملی کند. کروبی از روحانی خواسته که پیام او به حاکمیت منتقل شود و امکان محاکمه علنی او فراهم شود.
ندیری: آیا روحانی توانایی و اختیار این کار را دارد؟
واحدی: روحانی مدعی دولت راستگویان است. پس اگر اختیاری در این مورد ندارد در برابر مردم اعتراف کند آن روزی که در دانشگاه گفت ریس جمهور می تواند شرایط رفع حبسها و حصرها را فراهم کند دروغ گفته‌است و می‌خواسته مردم را فریب دهد. روحانی ۳۲ سال در این حاکمیت مسئولیتهای اساسی داشته و جایگاه ریس جمهور را می شناخته است و ویژگیهای شخصی آقای خامنه‌ای را نیز می دانسته و محدودیتهای قوه قضائیه و شورای امنیت ملی را هم می دانسته است. ضمن اینکه ریس جمهور مجری قانون اساسی است و در این مورد وظایفی دارد از سوی دیگر روحانی گفته که رئیس جمهور همه ملت ایران است. مهدی کروبی به عنوان یکی از معروفترین شخصیتهای سیاسی ایران از او خواسته است که پیامش را به حاکمیت منتقل کند و درخواست محاکمه علنی دارد. این کار برای روحانی خیلی هزینه ندارد. حتی می‌تواند بگوید خواستار اعدام کروبی است. ولی شجاعت داشته باشد و درخواست محاکمه علنی او را مطرح کند.
ندیری: همه ما می دانیم وحتی احمدی مقدم هم گفته است که اختیار حصر در دست خامنه ای است. روحانی به جز مذاکره و چانه زنی با خامنه ای چه کار دیگری می‌تواند انجام دهد؟
واحدی :وقتی آدم باهوشی مثل احمدی مقدم فهمیده که حصر در اختیار خامنه‌ای است پس روحانی هم این را می‌فهمد. پس چرا قبل از انتخابات گفت ریس جمهور باید شرایطی فراهم کند که حصرها برداشته شود. اکنون نزدیک سه سال است که این افراد بدون هیچ محاکمه‌ای در حبس خانگی هستند و از حقوق زندانیان محرومند و حتی ملاقات منظم ندارند. روحانی که مسئول اجرای قانون اساسی است باید این درخواست را با صدای بلند منتقل کند که محاکمه علنی و عادلانه ای بر اساس قانون اساسی برای آنها برگزار شود. گمان نمی کنم روحانی از احمدی نژاد توان کمتری داشته باشد. احمدی نژاد بالاخره یک جاهایی حرفهایی زد که نظر خودش را به حکومت تحمیل کرد. روحانی در موقعیت بسیار بهتری از احمدی نژاد قرار دارد. در داخل کشور محترم و محبوب است و در خارج از کشور هم خامنه ای نیازمند اوست. خامنه‌ای نجات حکومتش را مدیون روحانی است و روحانی می تواند از این فرصت استفاده کند.
ندیری: مردم برای آزادی این سه نفر چه کاری می توانند انجام دهند آقای امیر ارجمند پیشنهادهایی در این زمینه مطرح کردند؛ نظر شما در این مورد چیست همچنین نظرتان در مورد اظهار نظر ظریف در ژنو که مدعی شده‌اند در ایران اعدام سیاسی نیست چیست؟
واحدی : مردم در هیچ جای دنیا برای اعلام نظراتشان مرتب راهپیمایی خیابانی انجام نمی‌دهند بلکه چهره های شاخص حرفهای آنها را منتقل می‌کنند امروز توقع این است که چهره های اصلاح طلب بجای اینکه مرتب بگویند از آقای روحانی توقع نداشته باشید؛ به نمایندگی از مردمی که بخاطر رفع حصرها و حبسها به روحانی رأی داده‌اند؛ باصدای بلند از او درخواست کنند که حکومت به حصر پایان دهد. کسانی که تریبون دارند باید فریاد بزنند که به این وضعیت خاتمه داده شود. در مورد اظهار نظر آقای ظریف باید بگویم که متأسفانه جمهوری اسلامی به مخالفین سیاسی خود اتهاماتی مانند تروریست٬ قاچاقچی مواد مخدر یا جاسوسی نسبت می‌دهد چون در ایران جرم سیاسی تعریف نشده‌است و به این دلیل کسی به اتهام سیاسی محاکمه نمی‌شود اما این به این معنی نیست که متهم سیاسی و اعدام سیاسی در ایران نیست . بنظر من آقای ظریف در این موارد باید بگوید که در حوزه اختیار او نیست. همانطور که احمدی نژاد در دو سال آخر ریاست جمهوریش هر سوالی که در مور قوه قضایئه می کردند می گفت به من مربوط نیست.