مهشید ندیری: مگر حقوق بشر همان حقوق زنان نیست؛ پس چرا باید برای حقوق زنان بصورت ویژه فعالیت کرد؟ این موضوعی است که در این برنامه با حضور شادی امین به بررسی آن می پردازیم. شادی امین پژوهشگر و فعال حقوق بشر از مسئولان شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی است.
شادی امین: دلیل اصرار زنان به طرح مسائل ویژه خود٬ نابرابری حقوقی بین زن و مرد است. تفاوت جنسیتی توسط جامعه مردسالار ایجاد شده و هزاران سال تاریخ دارد. اما امروزه مورد اعتراض زنان است و این اعتراض برای بسیاری خوشایند نیست.
ندیری: آیا در ایران پرداختن به موضوع حقوق زنان و جدا کردن آن از حقوق بشر باعث ایجاد شکافهای جنسیتی بیشتری نمیشود؛ چرا این حقوق در قالب مباحث حقوق بشری و بدون جداسازی جنسیتی صورت نمیگیرد؟
امین: هر کس خود عرصه فعالیتش را تعیین می کند. می تواند به مسائل عام مانند لغو اعدام٬ حقوق کودکان٬ محیط زیست٬ مبارزه با انرژی اتمی و اینگونه مباحث بپردازد. شرکت زنان در این عرصهها بسیار مفید است و این حوزهها را رنگارنگتر میکند و نگاه زنانه را وارد ان میکند. بیولوژی زنانه این جایگاه و ستمی که تجربه میکنید به درک دیگر بی عدالتیها در جامعه کمک میکند اما عدهای هم تصمیم میگیرند به طور مشخص علیه نابرابری زن و مرد مبارزه کنند.
ندیری: آیا اجرای کامل منشور حقوق بشر فارغ از جنسیت و رنگ و نژاد به تشکیل جامعه فاقد تبعیض و رفع تبعیض علیه زنان منجر نمیشود؟
امین: در ماده ۱۶ منشور حقوق بشر به بحث ازدواج اشاره می شود. این ماده می گوید انسانها فارغ از هر تبعیضی می بایست حقوق برابر داشته باشند اما آیا ما واقعا با چنین دنیایی روبرو هستیم و زن و مرد در آن برابرند؟ در دنیای موجود انسان ها برابر اما برخی برابرترند. در واقع ما باید رویمان را به مردان بکنیم که چرا از امتیازاتتان دست بر نمی دارید چرا اگر به حقوق زنی اجحاف می شود علیه آن حرف نمی زنید.ما مدافع جدایی جنسیتی نیستیم. اما مردانی که از این امتیازات استفاده می کنند حاضر نیستند ازآن بگذرند و دائما آن را بازتولید و تداوم می دهند. جنبش فمنیستی دهه ۶۰ اروپا یا جنبش دور اول٬ تحصیل برابر و حق رأی زنان را ممکن کرد و حفظ این دستاوردها بعهده ماست. دفاع از آرمان برابری زن و مرد و رهایی جنسی زنانه و انتقال آن به نسل بعد وظیفه ماست. در حالیکه متأسفانه در اروپا دختران جوان به دلیل اینکه از سوابق این مبارزات آگاهی ندارند و تصور میکنند همواره این حقوق برابر را داشتهاند و نمی دانند که این حقوق طبیعی نیست و با تقویت نهاد خانواده و بازپسگیری حقوق زنان ما در حال یک عقبگرد در این زمینه هستیم.
ندیری: چرا این اتفاق می افتد آیا نتیجه به عملکرد فعالین حقوق زنان و فمنیستهاست؟
امین: ما در واقع ضربه ای زدیم و داریم ضربه ای نوش می کنیم. دنیای مردسالار ضربات خود را می زند آنها هم می خواهند موقعیت خود را حفظ کنند نبردی روزانه در جریان است. ما فکر می کنیم چون برادر٬ پدر و همسران ما مردان خوبی هستند همه جامعه خوبند. اگر به اوگاندا٬ کنگو٬ مکزیک نگاه کنید زن کشی و قتل عام زنان و تجاوز به زنان و خشونت علیه آنان به شدت در جریان است و. باز پس گیری حقوق زنان دارد رواج دارد شما اگر بررسی کنید خواهید دید که این امر از طرف کدام سیاستمداران اعمال می شود . کلیسا و مساجد چقدر نقش دارند و تمام این نهادهای مردانه به صورت حساب شده و از طریق آموزش سعی در نهادینه کردن این نابرابری دارند. در این ۳۵ سال بعد از انقلاب این اینهمه جدایی جنسیتی روی داد و کسی اعتراض نکرد اما به محضی که زنان می آیند می گویند ما جایگاه بالاتری از وضعیت کنونی و برابر با مردان می خواهیم٬ با اعتراض مواجه می شوند.
تحقیر و تهدید زنان هر روزه رخ می دهد. بسیاری از زنان از جایگاه خودشان طرد میشوند. در جنبش زنان ایران و حتی غرب این موضوع قابل مشاهدهاست. و فعالین زن با عنوان ضد مرد طرد میشوند. خیلی از زنان توضیح می دهند که ضد مرد نیستیم . اما به اعتقاد من نباید این توضیح را دهیم بلکه باید بگوییم اینهمه جنایت علیه زنان آیا از طرف مردان محکوم می شود؟ آیا مردان در حالیکه که جامعه حق مادران٬ خواهران و همسران ما را خورده است؛ میگویند که ضد زن نیستند.
ندیری: البته درحال حاضر خیلی مردان خود را فمنیسم معرفی می کنند؟
امین: من این را قبول ندارم. فمنیسم حاصل یک تجربه زیست زنانه است و کمتر مردی می تواند ادعا کند این تجربه را داشته است. زمانی که مردی ماشینش را بد پارک می کند کسی نمیگوید که مردان فلانند. اما زنان دائم با این تحقیرهای روزانه مواجه می شوند. ظاهر و بدنشان موضوع بحث رسانه ها و کلیسا و بنیاد گرایی اسلامی و مسیحی است. برای ما تصمیم گرفته می شود که چه بکنیم. فکر نمی کنم مردان بتوانند ادعا کنند که در چنین جایگاهی بودهاند. خوشبختانه بخشی از جامعه بشری این ستم را تجربه نکرده است. در خیلی از سمینارهایی که فقط زنان حق داشتند آقایان می گفتند این کار شبیه رفتار جمهوری اسلامیاست. بعد در کنفرانس هایی که زنان و مردان می توانستند شرکت کنند آنها حاضر نمیشدند. اساسا فعالیتهای زنان همواره دستکم گرفته می شود. کجایند مردانی که سر میز شام به اسم فمنیسم حرف می زنند اما به رسانه ها اعتراض نمی کنند٬ فعالیتهای زنان را تقویت نمی کنند در تمام این ۳۵ سال این مردان فمنیسم به جز در محافل٬ تجربه خوبی از خودشان برجا نگذاشتند.
ندیری: در خیلی از کنفرانسها هم تعداد شرکت کنندگان زن کمتراز مرد است و این نشان میدهد حتی بسیاری از زنان متوسط شهری و تحصیل کرده نیز حساسیتهای جنسیتی ندارند و بجای نگاه انسانی و با تکیه بر هویت انسانی خود٬ از ترفندهای جنسیتی استفاده میکنند نظر شما در این مورد چیست ؟
امین: بله موافقم که زنان در بسیاری از کنفرانسها شرکت نمیکنند. یکی از دلایل آن به رسمیت نشناختن جایگاه مستقل فکری زنان است. من در سمینارهای متفاوتی در نقاط مختلف جهان شرکت کردهام. در بسیاری موارد دیدهام که مردی حرف زده اما وقتی همسرش که فعال و صاحب نظر است پشت تریبون رفتهاست؛ عده ای سالن را با این استدلال ترک کردهاند که شوهرش حرف زد پس معلوم است که او هم چه خواهند گفت. جامعه دائم اعتماد بنفس زن را از او می گیرد. و سبب میشود به قدری این شرایط در درون ما نهادینه شود که حتی زنها به نظرات خود کمتر بها دهند. ۱۵ سال پیش برای برنامه یک گروه موسیقی به نام فتنه در فرانکفورت زنان به تنهایی و بدون شوهر یا دوست پسرشان دعوت شده بودند. من ناچار بودم ساعتها با زنان حرف بزنم تا آنها را برای این کار متقاعد کنم. اما پس از اینکه آمدند به قدری لذت برده بودند که حاضر نبودند به منزل برگردند. ما باید بپذیریم که بدون مردان هم میتوانیم لذت ببریم. مردان تاریخ زندگی اجتماعی بیشتری از ما دارند در حالیکه زنان هنوز در ابتدای راهند. خیلی از فضاها مردانه و سنگین است و افراد را قضاوت می کنند؛ اما ما باید این فضا را بشکنیم. دورهای که زنان در تشکلهای حقوق بشری یا سازمانهای سیاسی تنها وظیفه فروش بلیط یا پختن غذا را داشتهاند سپری شدهاست. در حالیکه اکنون نیز از زنان برای اینکه یک فرد یا گروه خود را دموکرات نشان دهد استفاده ابزاری زیادی میشود. این عوامل سبب میشود که زنان از این حوزهها بعنوان اعتراض عقب نشینی کنند. زیرا میدانند که دعوت شدهاند تا بگویند یک زن هم حضور داشته است. اما بسیاری از زنان حوزه های کارشان را انتخاب کرده و تلاش می کنند بحثها را از تسلط گفتمان مردانه بیرون بیاورند. زنان بسیار با ارزشی با تخصصهای مختلف وجود دارد که برخی از آنها را در خارج از کشور میبینیم.
ندیری: من به عنوان یک خبرنگار برای مصاحبه در مورد موضوعات مختلف به جز حوزه زنان تمایل داشتهام که از حضور زنان استفاده کنم. اما در برخی از حوزهها تعداد خانمها کمتر است و علاوه بر آن مردان راحت تر انجام مصاحبه را می پذیرند؛ بنابراین خود خانمها هم نقش زیادی برای دستیابی به حقوق برابر دارند. در حالیکه شاید در بسیاری از موارد حتی ممکن است بدون آگاهی و با رفتار خود میدان را به مردان واگذار کرده و نابرابریهای موجود را تثبیت می کنند. نظر شما در این مورد چیست؟
امین: سال ۹۷ یا ۹۸ من در کنفرانس زنان در آمریکا شرکت کرده بودم و دوستان از من پرسیدند که بچهات کجاست؟ وقتی پاسخ دادم که پیش پدرش است؛ گفتند چه همسر برجسته و نمونهای داری که حاضر است بچه را نگه دارد. در حالیکه هیچگاه کسی این سؤال را از مردان نمیپرسد. پس بچه هنوز مانع زندگی زنان است. بسیاری از زنان هنوز مسئولیتهای خانه و خانواده٬ مادران بیمار و بچه هایشان را بدوش می کشند. و این واقعیت تنظیم وقت برای شرکت در سمینارها را برای آنها مشکل میکند. به لحاظ اقتصادی نیز محدودیت زنان بیشتر از مردان است. مشکلات فرهنگی نیز در این مورد وجود دارد. حتی در زندگینامه زنان در ویکی پدیای زنان نام همسر و تعداد فرزندان آنها را مینویسند؛ اما برای مردان چنین نیست. پس تصویری که از شما ساخته می شود دائم وظیفه مادری و همسریتان را یاد آوری می کند. حتی در صورت جدایی زن و مرد از یکدیگر٬ مادران بچه ها را بزرگ میکنند. زنان بسیار توانمندی که اکنون در خارج از کشور حضور دارند در عرصه های مختلف برای کسب جایگاه فعلیشان جنگیدهاند.
ندیری: یکی از کاربران گفته است که حقوق زنان پایمال کردن حقوق مردان است. پس با حقوق بشر فرق دارد. نظر شما در این مورد چیست؟
امین: تصویر نادرستی در مورد فمنیسم در ایران وجود دارد. تصور میشود ما ضد مرد هستیم در حالیکه چنین نیست. این ایده نادرستی است. آیا فمنیسم واقعاً ترسناک است آیا تاکنون مردی بدست یک فمنیسم کشته شده است؟ جنبش فمنیستی تبلیغ خشونت علیه مردان یا تبلیغ بی حقوقی مردان نیست.
ندیری: به نظر شما این برداشت از کجا ناشی میشود؟
امین: این یک برداشت نیست بلکه یک اتهام است. اتهامی که آگاهانه زده می شود. پرسش کننده خوب تشخیص داده است که رشد فمنیسم٬ گرفتن امتیاز مردان و تقسیم برابر آن است. شما بعنوان یک زن خود را یک انسان برابر با مرد تعریف میکنید که برای بسیاری نگران کننده است. زیرا وظایف مرد در خانه با وظایف زن برابر تعریف می شود. حتی هنوز در اروپا نیز همچنان نابرابری جنسیتی وجود دارد. البته میزان آن با ایران قابل مقایسه نیست.
ندیری: چرا در ایران واژه فمنیست برای عده زیادی ضد ارزش و تبدیل به نوعی دشنام شدهاست؟
امین: ما ۳۵ سال است که در برابر قدرت از حقوقمان عقب نشینی میکنیم. زنان این جامعه هم جدا نیستند. فمنیسم در جامعه ایران بعنوان ضد ارزش تعریف شدهاست. و منافع خاصی در این مورد برای عدهای وجود دارد. وقتی به کسی فمنیست گفته می شود فوری به لاک دفاعی می رود. ما باید این فضا را بشکنیم و آشکارا بگوییم فمنیست هستیم و فمنیسم را وارد جامعه کنیم و آن را بعنوان ارزش تعریف کنیم. اتفاقاً در جنبههای انسانی فمنیست برابری دو جنس وجود دارد. اما در برابر بسیاری از برخوردهای غیر انسانی مردانی که بر بیعدالتی پافشاری می کنند؛ گرایش فمنیستی رزمندهای وجود دارد که خیلی روشن گرایشش را مطرح می کند. و اجازه بی عدالتی علیه زنان را نمیدهد. همه گرایشهای فمنیستی باور به تبعیض جنسیتی علیه زنان و پس گرفتن امتیازات ویژه مردان دارند. کسی که می گوید حقوق زنان یعنی بی حقوقی مردان٬ متوجه از دست دادن این امتیازات شدهاست. مردان می دانند که وقتی در خیابان راه می روند بعنوان مرد ارزش بیشتری با خود حمل می کنند. در رابطه جنسی مردان امتیازات بیشتری دارند و حتی زنان تحقیر میشوند. در ایران کسی با دوست دخترش ازدواج نمی کند زیرا او را قابل ازدواج نمیداند. تعدد دوست دختر برای عدهای از مردان امتیاز و توانایی جنسی محسوب می شود. اما برای زنان تحقیر شمرده میشود. این امتیازات قرار است از مردان باز پس گرفته شود و آنها خوب می دانند ما از چه حرف میزنیم و پس گرفتن این امتیازات خوشایندشان نیست و آن را اعلام جنگ آشکار به خود میدانند. البته این به این معنی نیست که ما علیه مردان اسلحه دست گرفتهایم. ما از آنها دعوت میکنیم که حقوق ما را به رسمیت بشناسند و امتیازاتی را که دارند باز پس دهند. اگر آدمهای دموکراتی باشند این را میپذیرند. وقتی مردی را برای چندمین بار برای صحبت در رسانهای دعوت میکنند؛ باید بپرسد که چرا از زنانی که در این مورد متخصص هستند دعوت نمیکنید. باید صدای زنان نیز شنیده شود. اما در عمل کدام مردی را دیدهاید که جایگاهش را به زنی بسپارد. من خیلی بد بین هستم؛ اما فکر می کنم در ۳۵ سال گذشته نزدیکی بسیار عمیقی بین فرهنگ مرد سالار و ضد زنی که در سطح جامعه اعمال شده با رفتار حکومت وجود دارد و به همین دلیل این شرایط این قدر طولانی شدهاست.
ندیری:شما یک فمنیست رادیکال هستید؟
امین: بله من برخلاف عدهای دیگر که برای بیان خواستههایشان ملاحظاتی دارند؛ خیلی روشن و بدون نگرانی مسائل را مطرح می کنم؛ زیرا قدرت حضورم را نه از مردان٬ بلکه از جنبش زنان و گرایش اجتماعی طرفدار برابری زنان و مردان میگیرم. در وهله اول زنان برابری طلب و بعد مردان برابریطلب تکیهگاه من هستند. ولی من موافق دریافت امتیازاتی را که مردان برای ما قائل می شوند نیستم. برای همین خیلی صریح می توانم حرفهایم را بزنم. و از این نظر خودم را رادیکال می دانم و خواهان تغیرات رادیکال و ریشه ای مناسبات اجتماعی هستم.
ندیری: نظرتان در مورد کارزار یک میلیون امضاء چیست؟
امین: این کارزارحرکت خوبی بود. ولی عدهای اسم آن را به جنبش یک میلیون امضاء تغییر دادند و به دنبال تملک جنبش زنان بودند. اینقدر سایه این کارزار را سنگین کردند که دیگر تشکلهای و کارزارهای زنان به حاشیه برود. من با این نگاه موافق نیستم. این کمپین همه جنبش زنان نبود و نیست بلکه بخشی از آن است. این کارزار تلاش خوبی برای آگاهی رسانی بود. اما من مرزهای خودم را دارم. و موافق سکوت این کمپین راجع به حجاب اجباری نیستم. همچنین خود را در چارچوب فقه و شریعت محصور نمیکنم. آنها برای پاسخ دادن به مشکلات زنان از برابری دیه حرف می زنند اما من موافق لغو دیه هستم. و بعنوان یک زن لائیک و سکولار وارد مباحثی که ناشی از وظیفه زنان مسلمان است؛ نمیشوم. من نمی توانم آیت الله صانعی را چهره مشروع و مدافع حقوق زنان بدانم در حالیکه از سیاستهای ضد بشری او در دهه ۶۰ آگاهی داریم. به این دلایل من با کارزار یک میلیون امضا اختلاف نظر دارم.
ندیری: پرسیدهاند که نسل سوم فمنیستها همیشه در حال موج سواری و مملو از تناقض هستند و سیاستهای چند پهلو و احساساتی و فرضیه های محض ذهنی دارند و دچار خود قربانی پنداری هستند و هیچ کدام از دلایلشان علمی نیست و ارزش وقت و صحبت کردن ندارد. نظر شما در این مورد چیست؟
امین: من ایشان را به منظره دعوت می کنم. و میخواهم که با اسم واقعی خودشان نظراتشان را بگویند. یکی از مشکلات دنیای مجازی این است که برخی سعی میکنند تا از امکانی که در اختیار ما گذاشته شده است؛ برای عقب بردن ما استفاده کنند. فضای مجازی پر از زبالههای فکری افرادی است که حتی یک خط مطالعه نکردند و در جنبشهای اجتماعی فعالیتی نداشتهاند. شما این زبالهها را باید دائم از ذهنتان پس بزنید. مثلا وقتی کسی علیه همجنسگرایی مطلبی می نویسد و ۴هزار لایک میخورد. مشخص نیست کسانی که لایک زدند آیا آن را خواندهاند و به قصد تآییدش لایک زدند یا خیر؟ کسانی مثل ایشان ادعا می کنند بر تمام علوم تسلط دارند و میگویند که فمنیسم علمی نیست بلکه احساسی است نظر خودشان را مکتوب و مستدل بنویسند. من نمی توانم به سلیقه و اظهار نظر خیلی بی ریشه او پاسخ دهم . زیرا هیچ استدلالی یا مثال نیاوردند و به تاریخ موضوع اشارهای نکردند. و مشخص نیست با چه استدلالی فمنیسم را با اعتبار می دانند. در حالیکه دستاوردهای امروزین فمنیسم بسیار زیاد است و بشریت از آن بهرهمند شدهاست. حضور زنان بسیاری از نهادهای اقتصادی و دنیای علم را تقویت کرده است. و به این دنیا ارزشهای زیادی افزودهاست.
ندیری: آینده جنبش زنان ایران و فعالیتهای مرتبط با برابری زنان را چگونه می بینید؟
امین: فعالین جنبش زنان در همین جامعه زندگی می کنند و حیات سیاسیشان در همین جامعه است. و چتر سرکوب جامعه ایران بالای سر این زنان هم هست. خواسته های زنان منوط به تغییرات جدی در حوزه های دیگر است. جنبش زنان جزیره ای جدای از مجموع جزایر موجود نیست. برخی از مشکلات جنبش زنان مانند نقض آزادی بیان٬ نقض آزادی تشکیل تشکلهای مختلف مانند تشکلهای کارگری٬ دانشجویی و زنان عمومی است. این مشکلات سبب میشود تلاش برای حل برخی از مشکلات خاص زنان مانند حجاب اجباری نیز دشوار شود. به این ترتیب زنان نیز مانند بقیه گروههای اجتماعی سرکوب می شوند و نیاز به مشارکت با سایر جنبشها دارند. برای پاسخ به این پرسش که چرا جنبش زنان در سه سال گذشته ساکت بودهاست باید توجه داشت که سایر جنبشهای اجتماعی هم نتوانستند کمر راست کنند. زنان نیز میدانند که برای پیگیری لغو حجاب اجباری٬ برابری حقوقی٬ لغو چند همسری و حق طلاق باید با سیستمی که با چنگ و دندان در پی حفظ این قوانین است؛ مبارزه کنند و برای این امر به قدرت زیادی نیاز دارند. اما متاسفانه جنبش زنان امروز فاقد چنین پایگاه اجتماعی است و در یکی از ضعیفترین دوران ده سال گذشته خود به سر میبرد. از طرفی نباید فراموش کنیم که هرکدام از زنان فعال گرایشهای سیاسی خاصی را نمایندگی می کنند و اختلافات فکری و استراتژیک زیادی با هم دارند. من معتقدم جمهوری اسلامی به طور کامل باید از جامعه رخت بر بندد. اما برخی از فعالان زنان این حکومت اصلاح پذیر میدانند و به تغییر برخی از قوانین راضی هستند. به این معنی ما در استراتژی کلان با هم فاصله داریم و این یکی از موارد تضعیف کننده جنبش زنان است. همچنین باید دقت کرد که ما با زنانی که همه یک چیز می خواهند و نسبت به مطالبات خود اگاهی دارند و با یکدیگر ارتباط گستردهای دارند؛ روبرو نیستیم. متاسفانه ما از زنان میانه جامعه شهری متمایل به مرکز ایران حرف میزنیم و در این حوزه با ضعف بسیاری روبرو هستیم.
ندیری: ۸ مارس امسال در تهران مراسمی برگزار شد و عده ای از فعالان حقوق زن و حقوق بشر در آن حضور داشتند. سخنرانیهایی انجام شد و در پایان بیانیهای هم صادر شد. بر اساس این بیانیه یکی از خواسته های بسیار مهم زنان شکل گیری نهادهای مدنی زنان است. شما با این تحلیل موافقید؟
امین: بله قطعا نیاز به داشتن تشکل بسیار ضروری است. تا ظرفی شکل بگیرد و افراد بدون ترس و مشکل امنیتی در آن مشارکت کنند. اما مراسم روز جهانی زن در ایران علیرغم صدور جواز اولیه آن اجازه برگزاری پیدا نکرد. نشستی که شما به آن اشاره میکنید غیر رسمی بود. ترکیب زنان حاضر در آن از نظر من نشان پسگرد جنبش زنان است. در این ترکیب زنان سکولار و با خواستهای عمیقتر٬ در کنار زنانی قرار گرفتند که تا چندی پیش یا درون حاکمیت بودند یا از مدارهای نزدیک حاکمیت محسوب می شدند. و یا زنان مسلمانی هستند که حتی بسیاری از تعاریف جدید نواندیشان دینی را نیز قبول ندارند. این یک ترکیب بسیار متضادی است. در نگاه اول شاید گفته شود چه خوب که توانستند با هم تشکیل جلسه دهند. اما سوال این است که چه ضررتی اینها را پیش هم نشانده است و این نشانگر تضعیف جنبشی است که چند سال قبل در ایران جریان داشتهاست. و نشان میدهد که این همگرایی از موضع ضعف صورت گرفته است. ولی به هر شکل امیدوارم این نشست زمینهای باشد که تمام فعالین در ایران بتوانند صدای خود را بلدتر کنند و از این مسئله استقبال می کنم.
ندیری: چرا به نکات مثبت این همگرایی٬ برای عبور از موانع مختلف مقابل جنبش زنان توجه نمیکنید؟
امین: همانطور که گفتم من جای دیگری قرار می گیرم. به نظر من این استراتژي در شانزده سال گذشته پاسخ نداده است و دائم بین بد و بدتر انتخاب می کند و دنبال رفرمهای کوچک و تامین امنیت و رفاه خود است و انتقادهای جدی به ساختار موجود را مطرح نمیکند. این استراتژی بنظرم در ایران جواب نمی دهد. فضای امنیتی شدیدی در ابران حاکم است و حرفهایی که امثال من مطرح میکنند را خیلیها در ایران نمیتوانند مطرح کنند. اما در خارج از کشور و کسانی که بطور گمنام در ایران فعالیت میکنند بهتر است که این نظر را تبلیغ کننند. جنبشها از طریق تطبیق افراد با چارچوب موجود شکل نمیگیرند بلکه برای حرفهای جدید و تغییر شرایط موجود شکل میگیرند. متاسفانه گفتمان و جریان غالب در ۱۶ سال گذشته اصلاح در چارچوبهای حکومتی بودهاست و فکر می کنم ما وظیفه داریم از این چارچوب خارج شویم.